الهام بخش

چگونه می‌توانیم مظهر آرامش باشیم؟

چگونه می‌توانیم مظهر آرامش باشیم؟ در نوشته ی هنر حضور داشتن، صحبت‌هایی از دکتر وین دایر را با هم مرور کردیم که از هنر حضور داشتن و اینکه برای بازگشتن به هماهنگی اولیه در زندگی چه می‌توانیم بکنیم، سخن می‌گفت. یکی از مواردی که اشاره کرد این بود که مظهر آرامش باشیم. همانطور که قول داده بودم، در نوشته… ادامه مطلب چگونه می‌توانیم مظهر آرامش باشیم؟

شعر و ادب

هر آغازی، ادامه ای ست…

هر آغازی، ادامه ای ست…   عشق در نگاه اول هر دو بر این باورند که حسی ناگهانی آنها را به هم پیوند داده. چنین اطمینانی البته زیباست، اما تردید زیباتر است. چون قبلا” همدیگر را نمی شناختند، گمان می بردند هرگز چیزی میان آنها نبوده. اما نظر خیابان‌ها، پله‌ها و راهروهایی که آن دو… ادامه مطلب هر آغازی، ادامه ای ست…

زنگ تفریح

زنگ تفریح (۷)

آرزوی جوانی! مردی از دوست خود پرسید: – آیا تا به حال – که شصت سال از عمرت می‌گذرد – به یکی از آرزوهای جوانیت رسیده ای؟ گفت: – آری، فقط به یکی! هنگامی‌که پدرم موهای سرم را کشیده و مرا تنبیه می‌کرد، آرزو می‌کردم که: به هیچ وجه مو نداشته باشم، و امروز بحمدالله… ادامه مطلب زنگ تفریح (۷)

قصه های شهرزاد

قصه‌های شهرزاد (۲): بهشتی که مال او نبود

بهشتی که مال او نبود اسمش تئودور بود. اما دوستان و خانواده، تئو صدایش می‌کردند. تئو در شهر کوچکی در شمال آفریقا زندگی می‌کرد. پدرش کارگر ساختمان بود. هر روز صبح خیلی زود وقتی فرزندانش هنوز در خواب ناز بودند، از خواب بر می‌خواست تا دوباره سر همان چهارراه همیشگی بایستد و نگاهش را به اینطرف و آنطرف بدوزد… ادامه مطلب قصه‌های شهرزاد (۲): بهشتی که مال او نبود

الهام بخش

هر روز یک شگفتی، یک آموزه (گوش دادن با قلب)

هر روز یک شگفتی، یک آموزه (گوش دادن با قلب) هر حرکتی را که گاهی به اندازه ی کافی انجام دهیم – در آغوش گرفتن، لبخند زدن و … – این قدرت را دارد تا ما را متحول سازد. ما به آن چه که انجام می‌دهیم، تبدیل خواهیم شد. Joan chittister از کتاب Listen with the Heart معرفی کوتاهی… ادامه مطلب هر روز یک شگفتی، یک آموزه (گوش دادن با قلب)

قصه های شهرزاد

قصه‌های شهرزاد (۱): پشت یک لبخند

آن روز خسته و بی حوصله بود. همه چیز مثل هفته ی گذشته – در چنین موقعی – که همه چیز در نظرش زیبا و دل انگیز به نظر می‌آمد نبود. هفته ی پیش، در همین زمان، هر پرنده ای که از کنارش پرواز می‌کرد گویی با نغمه ی دل انگیز خود پیامی‌خوش برایش آورده بود و گل‌ها گویی جملگی با او گل… ادامه مطلب قصه‌های شهرزاد (۱): پشت یک لبخند

قصه های شهرزاد

معرفی یک بخش جدید (قصه‌های شهرزاد)

دوستان عزیزم می‌خواهم بخش جدیدی را به این وبسایت اضافه کنم با عنوان: قصه‌های شهرزاد در این بخش، من گاه گاهی برای شما قصه خواهم گفت! گاهی این قصه‌ها روایتی است از تجربیات واقعی من در دنیای واقعی. گاهی این قصه‌ها از تجربیات واقعی من اما در یک دنیای خیالی سخن می‌گویند. گاهی این قصه‌ها کاملا… ادامه مطلب معرفی یک بخش جدید (قصه‌های شهرزاد)

الهام بخش, درباره یک كتاب

درخششی از نور یک کتاب (پنجمین کوه)

درخششی از نور یک کتاب (پنجمین کوه) … الیاس گفت: من به خدایی خدمت کرده ام که اینک مرا در دست دشمنانم رها می‌کند. لاوی پاسخ داد: – خدا خداست. او به موسی توضیح نداده که خوب است یا بد. فقط تاکید کرده است: “من هستم“. خدا همه آن چیزهایی است که زیر آفتاب وجود… ادامه مطلب درخششی از نور یک کتاب (پنجمین کوه)

بهانه‌ای برای نوشتن

۸ نکته برای داشتن تمرکز عالی

۸ نکته برای داشتن تمرکز عالی آیا تا به حال روزی یا روزهایی در زندگی تان وجود داشته که کارهای زیادی برای انجام دادن داشته اید، اما در پایان آن روز احساس کرده اید، هیچ کاری انجام نداده اید؟ این خیلی ناامیدکننده است …اینطور نیست؟ زندگی مدرن و امروز  ما بسیار شلوغ است. گیج کننده… ادامه مطلب ۸ نکته برای داشتن تمرکز عالی

الهام بخش

گندم زار و طوفان

گندم زار و طوفان به احتمال زیاد، قانون جالبی رو که در «ورزش جودو» وجود داره، در جاهای دیگر، زیاد خوانده اید یا شنیده اید. من این قانون رو خیلی دوست دارم و هرگاه می‌خونمش لذت می‌برم و ازش الهام می‌گیرم. دلم می‌خواد اینجا هم یک بار دیگه با هم بخونیمش. این قانون می‌گوید: مثل… ادامه مطلب گندم زار و طوفان