درباره یک كتاب

درخششی از نور یک کتاب (الف)

درخششی از نور یک کتاب (الف) “رئیس کسی برایش آزمونی تعیین می‌کند: اگر تمام شب را در قله کوه سر کند، جایزه بزرگی میگیرد. اگر نتواند باید مجانی کار کند. بقیه داستان از این قرار است: علی وقتی مغازه را ترک کرد، حس کرد باد بسیار سردی می‌وزد و تصمیم گرفت از بهترین دوستش آیدی… ادامه مطلب درخششی از نور یک کتاب (الف)

درباره یک كتاب

درخششی از نور یک کتاب (شیطان و دوشیزه پریم)

درخششی از نور یک کتاب (شیطان و دوشیزه پریم) ” … در غروبی که منظره آن، نفس را در سینه تماشاگر حبس میکرد، در دل تک تک انسان‌ها در آن ساحل زیبا ترس وجود داشت: ترس از تنها ماندن، ترس از تاریکی که تخیل را مملو از شیاطین می‌کند، ترس از انجام کاری که در… ادامه مطلب درخششی از نور یک کتاب (شیطان و دوشیزه پریم)