(منبع اصلی این تصویر را پیدا نکردم)
آیا تصویر بالا، شما را به یاد آن زمانهایی نمیاندازد که از چیزی یا کسی یا کلاً از زندگی انتظار خاصی داشتیم، اما واقعیت چیز دیگری بود؟
شاید بسیار پیچیده تر از آنچه ما در آن زمان، انتظارش را داشتیم.
گاهی زندگی به ما میآموزد که ریشه ی بسیاری از ناامیدیها، دردها و رنجها، یا غمها و غصههایی که در زندگی تجربه میکنیم، همین انتظاراتِ به دور از واقعیتِ ماست.
تِرِل اوِنز هم حرف خوبی میزند:
اگر انتظارات را با واقعیت تطبیق دهید، هرگز نا امید نخواهید شد.
سلام. این پست خیلی مطلب جالبی بود. من هم در زندگی خودم اکثرا با واقعیتهایی روبرو شده ام که درست مثل تصویر خیلی پیچ و واپیچ بودند در حالی که تصورات من خیلی ساده تر بودند. اما چند مورد استثناء هم دیده ام وتجربه کرده ام. دقیقا برعکس شکل بالا. یعنی واقعیت بسیار ساده تر و سر راست تر بوده از چیزی که من تصور میکردم. یعنی گاهی اوقات هم از ان طرف پشت بام افتاده ام. و مسایل ساده را برای خودم بسیار پیچیده کرده ام و هر روز در ان غرق شده ام . اما به محض این که وارد عمل شده ام دیده ام که مسایل گاهی ساده تر از چیزی هستند که ما فکر میکنیم.
سلام. ممنون حسین عزیز.
به نکته ی خوبی اشاره کردید.
درست میگید. اوقاتی هم بوده و هست، که ما پیچیده تر از آنچه که واقعیت داشت، فکر میکردیم و انتظار داشتیم.
از این تضادها در زندگی زیاد هست.
و به نظر من در هر صورت، باید بتونیم از هر مصداقی، کمک بگیریم تا قادر باشیم به یک زندگی آروم تر و رضایتبخش تر نزدیک بشیم.
باز هم ممنون از اشاره ی خوبتون.