داستانهای واقعی الهام بخش (استیون کاوی)
پیش از آن که بالا رفتن از نردبان موفقیت را آغاز کنید، مطمئن شوید که نردبان را به ساختمان مناسب تکیه داده اید.
استیون کاوی
استیون کاوی در آمریکا به دنیا آمد. لیسانس را از دانشگاه یوتا، فوق لیسانس را در رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاههاروارد و دکترا را از دانشگاه یانگ اخذ کرد. در همان دانشگاه سالها به تدریس در زمینه مدیریت کسب و کار و رفتار سازمانی اشتغال داشت. هنگام حضور در دانشگاههاروارد به شدت به جنبههای انسانی سازمانها علاقه مند شد و در آن زمینه به فعالیت پرداخت.
پس از آن خود موسسه ای به نام کانون بین المللی رهبری کاوی تاسیس و فعالیتهای وسیعی را به عنوان مدرس و مشاور در بیش از نیمیاز ۵۰۰ شرکت موفق در آمریکا آغاز کرد. کاوی مقالات بسیاری در زمینه رهبری، کارایی فردی و سازمانی و روابط خانوادگی و اجتماعی تالیف کرده است. او سخنران زبردست و نویسنده برجسته ای است که همواره کتابهایش درصدر پرفروش ترین کتابهای مدیریتی قرار گرفته و به زبانهای مختلف منتشر شده است. او آموزش مدیران شرکتها را در همه سطوح وجهه همت خود قرار داده و تاکنون جوایز متعدد و چندین دکترای افتخاری کسب کرده است.
«استیون کاوی» کتاب «۷ عادت مردمان موثر» را ۲۶ سال پیش در سال ۱۹۸۹ نوشت و هنوز به عنوان یک کتاب تاثیرگذار در زمینه کسب و کار با ارائه درسهای قدرتمندی که به تغییر شخصی منجر خواهند شد، در دنیا مطرح است.
این کتاب، تاکنون به ۴۰ زبان زنده دنیا ترجمه و در بیش از ۲۵ میلیون نسخه در ۷۰ کشور به فروش رفته است. همچنین این کتاب تبدیل به اولین کتاب صوتی شد که بیش از یک میلیون نسخه از آن فروش رفت. این کتاب بیش از ۱۰ سال در فهرست پرفروش ترین کتابهای جهان قرار داشت. مجله فوربس در سال ۲۰۰۲ کتاب هفت عادت را یکی از ۱۰ کتاب موثر مدیریتی در قرن بیستم معرفی کرده است. در سال ۱۹۹۶ مجله تایم او را به عنوان یکی از ۲۵ آمریکایی تاثیرگذار عنوان کرده است.
استیون کاوی در این کتاب برای تغییر در زندگی، به بازگشت به اصول و ارزشها تاکید میکند:
با خواندن کتاب، زندگی خود را تغییر دهیم (۷ عادت مردمان موثر)
بیل کلینتون، رییس جمهور وقت آمریکا در سال ۱۹۹۴ گفت: ” بهره وری آمریکا تا حد بسیار زیادی بالا خواهد رفت، اگر مردم از توصیههای آقای کاوی پیروی کنند.”
دو سوم از شرکتهای لیست Fortune-500 از شرکت استیون کاوی مشاوره گرفتند. حتی دانشگاهی مثل وارتون که گفته میشود در مدیریت سختگیر است و تقریبا هم ردههاروارد و استنفورد محسوب میشود، از او برای سخنرانی برای دانشجوها دعوت کرده است.
استیون کاوی که از موفقیتهای چشمگیر خود غافلگیر شده بود، گفت، او فقط خیلی ساده چیزهایی را به مردم میگفت که فکر میکرده آنها از قبل میدانستند: «تاثیر رفتار خوب».
او میگفت تمام آنچه که مردم بایستی انجام دهند، این است که بهترین ویژگیهای درونیشان را به شکل عادت درآورند.
کاوی پس از آن، هفت کتاب دیگر از جمله «هشتمین عادت (از موثر بودن تا بزرگی و عظمت)» و «نخست امور نخست» را منتشر کرده که همگی جزء کتابهای پرفروش بوده است.
از جمله کتابهای دیگر او، «هفت عادت خانوادههای موثر» است که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. در این کتاب، او میگوید که خانوادهها باید برای خود ماموریت تعریف کنند. «رهبرِ درون من» که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد، اندیشههای او در خصوص اصلاحات آموزشی را در بر دارد.
او کتاب دیگری دارد به نام «Speed of trust» یا «سرعت اعتماد». او در این کتاب توضیح داده است که خیلی از چیزهایی که ما راجع به اعتماد فکر میکنیم درست نیست. ما فکر میکنیم اعتماد بیشتر یک حس است. یک چیز کیفی. چیزی که قابل سنجش و اندازه گیری و مدیریت کردن نیست. اما توضیح میدهد که اتفاقاً قابل اندازهگیری است . مثل خیلی پارامترهای دیگر. او توضیح میدهد که اعتماد فقط با صداقت درست نمیشود. شخصیت و کاراکتر و توانمندی و شایستگی، نقش مهمیدر اعتماد دارد.
استیون کاوی، در سال ۲۰۱۲ در سن ۷۹ سالگی بر اثر عوارض ناشی از تصادف حین دوچرخه سواری چشم از جهان فرو بست.
ما دنیا را آنگونه که هست نمیبینیم. ما دنیا را آنگونه که هستیم، میبینیم.
(استیون کاوی)
مصاحبه ای که سایت zen habits با استیون کاوی در مورد رازهای موفقیت از دیدگاه او انجام داده است، خواندنی است:
برای مردم خواندن زیاد کتابهای شما همراه با تغییرات بزرگی در زندگی است. خیلی از مردم میخواهند از جایی شروع کنند اما نمیدانند از کجا! به عقیده شما اولین قدم برای این افراد از کجا باید شروع شود که اسمش را یک تغییر مثبت بگذاریم؟
به صدای وجدانتان گوش دهید و سپس شروع به انجام دادن آن کار کنید هر چند قدم اول را کوچک و ناچیز بردارید. اما باید بهخودتان قول بدهید که حتما آن قدم شروع را بردارید بعد جلو بروید و بهخودتان قول بدهید که قدم دیگری بردارید و در نهایت متوجه میشوید که برداشتن همین قدمها حس اعتماد به نفسی را به شما میدهد که به همین وسیله از یک پله به پله دیگر میروید و به این ترتیب در همه زمینههایی که فکر میکنید نیاز به اصلاح یا ترمیم دارید، میتوانید قدمهای خوبی بردارید. ندای درون هرگز به شما دروغ نمیگوید چون مثل یک راهنمای خوب درست را از نادرست تشخیص داده و شما را آگاه میکند. اگر از انجام کارهای روزانهتان احساس رضایت نمیکنید اشتباه خود شما هستید چون برخلاف باورهای درونی تان عمل کردهاید و این یعنی مبارزه را به ضرر خودتان پایان دادهاید. با دقت گوش کنید و سعی کنید بهترین بازی را در زندگی ارائه دهید.
دیدگاه کلی شما در مورد زندگی چطور است؟ برای مثال شخص استیون کاوی طول روزش را چگونه میگذراند؟ در کدام بخش از فعالیتهای روزانهتان، اصول کلی که به آن معتقد هستید اجرا میشود؟ در یک جمله روز کاری شما چطور میگذرد؟
بزرگترین شعار روزانه من این است؛ بزرگترین مبارزه زندگی، هرروز در نبردی که در سکوت روح وجود دارد ایجاد میشود. منظورم این است وقتی به ندای درون خود گوش میدهم و کارهای روزمرهام را براساس اصولی که به آن معتقدم انجام میدهم کاملا احساس رضایت میکنم و این پیروزی بزرگی برای من است. چون وقتی فعالیتهای روزمرهتان را براساس باورها و نداهای درونیتان منطبق میکنید احساس آرامش عمیقی را در خودتان حس میکنید و این حس همراه با نوعی پیروزی است. فکرش را بکنید وقتی در طول روز همه کارها را به درستی انجام دهید و برخلاف باورها و اصولتان عمل نکنید، آیا میشود نام این را چیزی غیر از پیروزی نامید؟ من روز خود را با نبردی بزرگ شروع میکنم و در پایان روز با احساس یک برنده واقعی روزم را به اتمام میرسانم.
تکنولوژی با همه تسهیلاتی که برای انسانها بهوجود آورده، باز هم در بسیاری از موارد مشکلساز است. در میان دغدغههای بزرگی که نسل ما با آن روبهروست و با توجه به زمان اندکی که برای انجام کارها در اختیار داریم، چطور میشود از شر چیزهای مزاحم راحت شد و به کارهایی پرداخت که واقعا مهم هستند؟
باید به خاطر داشته باشید که تکنولوژی در عین حال که میتواند بهعنوان یک خدمتکار فداکار در اختیار افراد قرار بگیرد، در عین حال هم میتواند یک رئیس کاملا سلطه جو و وحشتناک باشد. سرگرمیهای زیادی وجود دارند که پرداختن به آنها میتواند افراد را از انجام کارهایی که مهم و ضروری هستند غافل کند و در عوض همه اوقات به فعالیتهایی سپری شود که اصلا ضروری نیستند. برای من خوشبختانه جای خوششانسی است که با گروهی همکار هستم که در این تیم فعال، همگی به کارهایی که مهم و ضروری هستند میپردازیم. داشتن یک گروه فعال میتواند در این زمینه کمک زیادی به افراد کند زیرا دلگرمیو حمایت اعضای گروه در به ثمر رساندن برخی کارها واقعا موثر است. اما اگر چنین گروهی را ندارید مسئولیت شما کمیسنگینتر است و در عوض باید سعی کنید که در خودتان چنان احساس تعهدی را نسبت به انجام کارهای مهم و ضروری بهوجود آورید که به هیچ وجه آنها را به عقب نیندازید. از تکنولوژی هم باید به همین صورت استفاده کرد. برای مثال ساعاتی که از رایانه استفاده میکنید زمان را طوری برنامهریزی کنید که در طول آن ساعت از رایانه برای پیشبرد کارهای شخصی و البته ضروریتان استفاده کنید. تا زمانی که نتوانید تفاوت بین کارهای ضروری و غیرضروری را درک کنید نمیتوانید شانسی برای موفقیت داشته باشید. به خاطر داشته باشید که اولویتها همیشه با کارهای مهم و اصلی زندگیتان است که در مسیر اهداف و باورهای شخصیتان شکل گرفته است.
روش منحصر به فرد استیون کاوی برای کار کردن چیست؟ آیا شما از ابزاری خاص استفاده میکنید؟ نحوه کارکردنتان و اینکه چطور تا این اندازه موثر میافتد، چه دلایلی را در پشت خودش دارد؟ لطفا صریح جواب دهید.
تمام موسسات و شرکتهای بزرگ بهصورت هفتگی یا ماهانه جلسات مختلفی را برای کارکنان یا مجموعه مدیران میگذارند تا به حل و فصل مسائل موجود در سازمان بپردازند. اما بگذارید خیلی رک به شما بگویم که بیشتر این جلسات بیفایده و غیرضروری هستند و واقعا کمکی به اصلاح روند موجود نمیکند. در چنین شرایطی من ترجیح میدهم تنها در جلساتی شرکت کنم که در مورد مسائل ضروری و مهم صحبت شود چون وقت در زندگی من بیش از هرچیز دیگری اهمیت دارد. بیشتر مواقع دستیار من مسئول کنترل پیامهای تلفنی من است و در باقی لحظات تنها به کارهایی میپردازم که اولویت اصلی را برای من داشته باشد. در واقع هدر ندادن زمان راز موفقیت در هر فعالیت است. اگر بتوانید به درستی از زمان استفاده کنید میتوانید با فرصت روی نقاط ضعف و قوت خود کار کنید و معایب خود را برطرف کنید اما از دست دادن زمان فرصت زیادی را برای اصلاح خود و روشهایی که به آن پایبند هستید، نمیگذارد و به همین دلیل من تا این اندازه بر مفهوم زمان تاکید اینچنینی دارم.
چه چیزی میتواند دیدگاه و نگرش افراد را نسبت به پیرامونشان اصلاح کند و در واقع مهمترین ابزار برای تغییر به حساب بیاید. شما چه چیزی را پیشنهاد میدهید؟
من چیزی را پیشنهاد میکنم که خودم به آن علاقه بسیاری دارم و آن را مهمترین راه برای رسیدن به دیدگاه و جهانبینی روشنفکرانه و کامل میدانم. به عقیده من خواندن کتاب تا حدود زیادی میتواند به افراد کمک کند. خود من هم روزانه ۲ ساعت از وقتم را به کتاب خواندن اختصاص میدهم و این کار یکی از لذتها و سرگرمیهای بزرگ من به حساب میآید. بدون شک همین سرگرمیلذتبخش را هم به بقیه پیشنهاد میکنم و با جرات میتوانم بگویم که تاثیر فوقالعادهای را در افراد به جا خواهد گذاشت.
آیا شما کتاب راز را خواندهاید؟ نظر شما در مورد این کتاب و دیگر کتابهایی که در زمینه جذب و رسیدن به آرزوهاست چیست؟
من این کتاب را خواندهام و شاید برای بیشتر افراد بسیار عجیب و خارقالعاده بهنظر برسد اما حقیقتش را بخواهید مفاهیمیکه در این دسته کتابها در موردش صحبت شده برای من بسیار ساده است زیرا در دنیای من این مفاهیم خیلی دستیافتنی هستند و من تا به حال با کمک از همین قوانین به موفقیت رسیدهام. قوانین راز سطحی و ساده نیستند اما در دنیای استیون کاوی آنقدر این مفاهیم به کار گرفته شده که دیگر برایم ساده بهنظر میرسند.
چه چیزی را قربانی کردهاید تا به اینجا رسیدهاید؟ از چه لذتهایی گذشتهاید تا توانستید به همان جایی برسید که آرزویش را داشتهاید؟
من چیزی را قربانی نکردهام بلکه برای انجام هر کاری به سختی کار کردم و احساس و اشتیاقم را برای به ثمر رساندن فعالیتهایم به کار گرفتم. من نام این را قربانی شدن نمیگذارم زیرا توانستهام از نیرو و توان خودم به بهترین صورت استفاده کنم و اینجا همان جایی است که میتوانم از آن لذت ببرم چون نتیجه سماجت و استمرار تلاشهایم را به وضوح میبینم.
برای کسانی که ممکن است در آینده مدیر یا رهبر گروهی شوند چه پیشنهاد میکنید؟
زندگی ۲ مسیر را برای شما دارد و مهم این نیست که شما مرد یا زن هستید، فقیر یا ثروتمند هستید یا پیر هستید یا جوان. راه اول راهی است که من اسمش را راه متوسط مینامم و این راهی است که با انتخاب آن زندگی با شرایط معمولی به سراغتان خواهد آمد و بیشتر افراد این راه را انتخاب میکنند اما راه دوم راهی است که عده کمیقدم به آن میگذارند و این راه انسانهایی است که در زندگی به چیزهای بزرگ دل بستهاند و بهدنبال بالا بردن سطح زندگیشان هستند. راه اول همراه با محدودیت است و نمیگذارد ما به تواناییهای بالقوهمان برسیم هرچند این راه، راه سریعی است اما راه دوم راهی است که انتخابهای فراوانی در آن وجود دارد و در آن میتوان به اوج رسید اما به شرطی که مسئولیت انتخابها را بهعهده بگیریم. من راه دوم را به جوانان پیشنهاد میدهم.
منابع:
پی نوشت:
داستانهای الهام بخش دیگری را هم میتوانید در اینجا بخوانید.
من کتاب هفت عادت مردمان موثر رو خوندم اما مفهوم بعضی از مطالب رو خوب متوجه نمیشم میخواستم بگم اگه براتون امکان داره بهم کمک کنید.با سپاس فراوان از شما
سکینه ی عزیز.
ازت ممنونم که این مطلب رو خوندی و نظرت رو برام گذاشتی.
راستش رو بخواهی من زیاد متوجه کامنتت نشدم .. یعنی واقعیتش اینه که نمیدونم در چه زمینه ی مشخصی باید بهت کمک کنم. چون کتاب هفت عادت مردمان موثر حاوی نکات زیادی هستش.
لطفا اگه در مورد مشخصی ابهام داری بهم بگو.
اگرچه به نظر من، برداشت هر انسانی از هر کتابی میتونه به مدل ذهنی و روحیات و تجربهها و دغدغههای اون شخص هم تا حد زیادی بستگی داشته باشه.
و یه موضوع دیگه اینکه… راستش من خودم اگر کتابی رو در زمان خوندنش خوب متوجه نشم، میذارم یه چند وقت دیگه، دوباره میخونمش. وقتی چنین کتابی رو برای بار دوم میخونم، متوجه موارد و نکات زیادی میشم که دفعه ی اول به خوبی متوجهشون نشده بودم یا برام گنگ و نامفهوم بودند.
… امیدوارم این کامنت کمکی کرده باشه.