قربانی یا سازنده؟
ایدههای الهام بخشی که شادی و معنای بیشتری را
به زندگی شما خواهند آورد .
این کاریه که باید انجام بدید
اینکه چه چیزی برای ما اتفاق میفته نیست که تعیین میکنه ما چقدر از زندگی لذت ببریم یا شاد باشیم ، بلکه واکنش و عکس العمل ما نسبت به چیزی که اتفاق افتاده، تعیین کننده ست. اگرچه ممکنه ما هیچ انتخابی در رویدادهای غیرمنتظره ای که برامون پیش میاد نداشته باشیم ، اما قطعا ما این حق انتخاب رو داریم که این اتفاق رو چگونه تفسیر کنیم و و بدونیم باهاش چکار کنیم.
ماییم که همیشه میتونیم انتخاب کنیم که یک قربانی باشیم
یا یک سازنده و خالق.
این انتخاب کلیدیه که تمام تفاوت رو در اینکه ما چقدر شادی در زندگیمون تجربه کنیم رو باعث میشه . و اینکه بتونیم نقش خودمون رو توی بازی زندگی به قشنگترین شکل بازی کنیم در میزان شادیمون نقش اصلی رو ایفا میکنه.
ممکنه یک نفر با وجود تمام داراییها و ثروت دنیا باز هم زندگی پر از بدبختی داشته باشه، در عین حال ممکنه شخص دیگری با کمترین درآمد و دارایی عاشق زندگیش باشه و باز هم ممکنه شخصی دیگه هم ثروت و هم احساس خوشبختی و رضایت داشته باشه. چیزی که ما با شرایطمون انجام میدیم هستش که روی سطح رضایت و خشنودی ما توی زندگی تاثیر میذاره.
چیزی که دارید یا براتون پیش میاد اهمیت نداره ، بلکه مهم تر از اون چیزیه که شما باهاش انجام میدید.
همه ما روزانه با چالشهایی در زندگیمون مواجه هستیم. و در مقابل هر چالشی ، انتخاب میکنیم که چگونه واکنش نشون بدیم.
با انتخاب اینکه بیشترآگاه بشیم نسبت به اینکه چه واکنشهایی در برابر چالشها انجام میدیم، ما میتونیم اعمال و واکنشهامون رو در جهت اونچه که واقعا در زندگیمون میخواهیم تغییر بدیم.
به جای پیروی از عادتها و الگوهای رفتاری و واکنشی همیشگی که باعث میشن ما مثل قربانی عمل کنیم ، ما میتونیم اونها رو تشخیص بدیم و عادتهای قدیمیمون رو تبدیل کنیم به خلق زندگی ای که واقعا میخواهیم.
در عین حال که اینکار رو انجام میدیم، ما باید ابتدا شهامت نگاه کردن به ضعفها و الگوهای ناخودآگاه چندین و چند ساله مون رو که باعث میشن ما نقش یک قربانی رو بازی کنیم و نتونیم روی واکنشهامون کنترلی داشته باشیم رو پیدا کنیم و پس از اون سعی کنیم قدرت یک خالق و سازنده رو در خودمون بوجود بیاریم.
خودتون رو از یک قربانی، به یک خالق تبدیل کنید.
توی زندگی به شما فرصتهای زیادی داده شده که بین قربانی بودن یا خالق بودن یکی رو انتخاب کنید. وقتی که انتخاب میکنید که قربانی باشید، دنیا به یه محل سرد و خشن تبدیل میشه. ” آنها” چیزایی رو انجام میدن که باعث درد و رنج شما میشه. “آنها” بد و اشتباه هستند . تا وقتی که “آنها” در اطرافتون هستن زندگی تون با مشکل و نارضایتی مواجهه. “آنها” ممکنه یک نفر یا بیش از یک نفر در خانواده شما یا جامعه باشن! “آنها” ممکنه سیاستمداران باشن . ممکنه رئیس تون باشه، ممکنه کارمندتون باشه ، ممکنه همکارتون باشه و و و … یا حتی ممکنه تو خودت رو بخاطر تمام مشکلاتت سرزنش میکنی.
نکته اصلی اینه که شخص قربانی، احساس نیاز میکنه به اینکه شخص دیگری رو بخاطر تمام مشکلاتش سرزنش کنه ، چه اون شخص، خودش باشه، چه دیگران باشن. چون اون شخص یا “آنها” هستن که باعث خرابی زندگی و دنیاش میشن!
و حققیت اینه : تا وقتی که احساس میکنید نیاز دارید کسی رو سرزنش کنید و خودتون یا دیگران رو اشتباه بدونید، زندگی شما به همون شکل ناراحت کننده باقی خواهد موند!
آنهایی که انتخاب میکنن خالق و سازنده باشن، به زندگی به شکل کاملا متفاوتی نگاه میکنن. اونها میدونن که افراد و گروههای قدرتمندی وجود دارن که ممکنه بخوان زندگیشون رو کنترل کنن، اما اونها به هیچ وجه این اجازه رو نمیدن. اونها میدونن که نقاط ضعفی دارن و یا اینحال وقتی شکست میخورن هرگز خودشون رو سرزنش نمیکنن.کسانی که قربانی شرایط نمیشن و خالق بودن رو انتخاب میکنن، در خودشون احساس نیاز به سرزنش دیگران رو احساس نمیکنن ، چون میدونن که هر چیزی که اتفاق میفته در اون موضوع، حق انتخاب دارن.
قربانیها از بودن در خشم؛ رنجش، گناه و دیگر احساسات و رفتارهایی که باعث میشه دیگران و همچنین حتی خودشون مثل یه قربانی احساس کنن، لذت میبرن.
سازندهها یا خالقها آگاهانه عشق رو انتخاب میکنن، الهام گرفتن از چیزهای خوب رو انتخاب میکنن، توانمندی رو انتخاب میکنن و تمام ویژگیها و کیفیتهای دیگری رو انتخاب میکنن که نه تنها برای خودشون بلکه برای آدمهای اطراف خودشون الهام بخش و انگیزه بخشه تا بتونن بطور مستمر زندگی و دنیایی که دلشون میخواد توش زندگی کنن رو ایجاد کنن.
قربانیها و سازندهها هر دو در یک دنیای فیزیکی مشابه زندگی میکنن و با واقعیتهای مشابهی سرو کار دارن، با اینحال تجربه متفاوتشون از زندگی هستش که دنیای اونها رو از هم جدا میکنه.
از منظر لذت بردن از زندگی اونها هر دو در یک دنیای مشابه زندگی میکنن و چه قربانی چه سازنده هر دو در هر لحظه ای ، حق انتخاب دارن که مسیر و جهت زندگیشون رو با انتخاب در قبال اونچه که بهشون داده شده تعیین کنن .
در حقیقت، همه ما در موارد متنوعی از زندگیمون نقش قربانی و نقش سازنده را بازی میکنیم. با اینحال تعداد کمیاز آدمها هستن که این موضوع روتشخیص میدن که ما چقدر حق انتخاب داریم که کدوم نقش رو توی هر موقعیت پیش اومده بازی کنیم.
یک شخصی وقتی شغلی رو از دست میده یا یک رابطه بخصوصی رو که براش اهمیت داشته رو تموم شده میبینه ، ممکنه احساس کنه که دنیا به آخر رسیده و توی درد و رنج وحشتناکی برای ماهها ، سالها و حتی تمام عمر غرق بشه . شخص دیگری با همون تجربه ، ممکنه انتخاب کنه که ابتدا غم و اندوه کوتاه مدتی رو تجربه کنه و سپس در رابطه با پذیرفتن واقعیت اون فقدان و غم و رنجی که توی کوتاه مدت تجربه کرده ، به سمتی حرکت کنه که منشاء یک نیروی قدرتمند و خلاق توی زندگیش باشه.
در هر لحظه و در هر شرایط ما میتونیم انتخاب کنیم که یک نقش فعال رو در تعیین سرنوشت خودمون بازی کنیم.
انتخاب کنید که یک زندگی پر از معنا و شادی و لذت برای خودتان خلق کنید
با این انتخاب که متوجه باشید و الهام بخش سازنده بودن نه تنها در خودتون بلکه در تمام کسانی که ملاقات میکنید یا با آنها سرو کار دارید، باشید ، شما میتونید یک تحول قدرتمند در زندگی خودتون و در دنیا ایجاد کنید.
اگه شما زمان زیادی رو در حال قربانی به سر بردید، خیلی آسون نیست که به سرعت در خودتون تغییر ایجاد کنید، اما خبر خوب اینه که این تغییر کاملا امکانپذیره.
میپرسید چطور؟
اینکه چالشهای هسته ای و درونیتون رو کشف و بررسی کنیدو سعی کنید بر روی اونها برای تبدیل و تغییرشون کار کنید. اینکه احساس نیاز به سرزنش خودتون یا دیگران رو از همین حالا متوقف کنید. و اینکه به جای هرگونه سرزنشی، مسئولیت هرگونه تفسیری که از زندگیتون دارین رو بعهده بگیرید. … و با این اقدامات میتونید در خودتون و تبدیل خودتون از قربانی به سازنده بودن تغییر ایجاد کنید.
قطعا زمانهایی وجود خواهد داشت که شما به همون الگوهای قدیمیخودتون بلغزید ، اما با یادآوری مداوم به خودتون مبنی بر اینکه به جای قربانی بودن قصد دارید به یک سازنده و خالق تبدیل بشید میتونید زندگیتون رو متحول کنید.
هیچکدوم از ما کامل نیستیم. همه ما میتونیم اشتباهات و انتخابهای بد و نادرست توی زندگیمون داشته باشیم. وقتی که شکست میخوریم یا از چیزی رضایت نداریم، لازم نیست که خودمون یا دیگران رو سرزنش کنیم . ما میتونیم انتخاب کنیم که به سادگی اونچه رو که مطابق میل ما نبوده بپذیریم و حالا روی این موضوع کار کنیم تا بفهمیم چرا ، بطوری که دفعه بعد اون مشکل پیش نیاد یا بتونیم کاری رو که به خطا رفته رو بهتر انجام بدیم.
به این موضوع توجه کنید که هر وقت خودتون رو در حال سرزنش کردن خود یا دیگران دیدید برای یک لحظه تامل کنید و متوقف بشید. به درون خودتون نگاهی بندازید و از خودتون بپرسید : آیا واقعا اینکه خودتون رو در موقعیت سرزنش کردن قرار دادید به شما قدرتی میبخشه ؟ حتی اگه بدجوری اون موقعیت رو سزاوار سرزنش میدونید!
از خودتون بپرسید آیا این کار منو به نتیجه دلخواهم میرسونه ؟ … قطعا خیر.
تغییر از قربانی به سازنده این نیست که تقصیرها رو از گردن خودتان به گردن دیگران بندازید. بلکه به این معناست که شما میتونید از عادتهای نامناسب خلاص بشید تا بتونید با آگاهی و تعهد بیشتری به سمت ایجاد تغییر و تحول مثبت در زندگی خودتان و کسانی که در اطرافتان هستند حرکت کنید.
در این مدت و در طی این پروسه ؛ شما به عقب نگاه خواهید کرد و تشخیص میدید که دوباره به خودتون اجازه دادید در بعضی شرایط قربانی باشید. حتی وقتی که در این تغییر از قربانی به سازنده بودن شکست میخورید، شما میتونید با خودتون مهربان باشید. قضاوت و سرزنش کردن فقط شما رو تضعیف خواهد کرد.
اگه در مواردی موفق نبودید شما میتونید درست دنبال نکردن این پروسه رو بپذیرید و خودتون رو ببخشید و سپس سعی کنید از اونچه که اتفاق افتاده بهترین درس رو بگیرید. و بدونید که میتونید دوباره نقش سازنده بودن رو در موقعیتهای جدید انتخاب و بازی کنید.
یکی از دامهایی که براحتی میتونه انسانها رو در حالت قربانی فرو ببره، دلبستگی هستش. وقتی که ما به شدت به چیزی متصل و وابسته باشیم، احتمال درد و رنج و از دست دادن بزرگتر میشه. وقتی قربانی، چیزی رو که به شدت بهش وابسته است از دست میده افسرده و خشمگین میشه و بابت چیزی که اتفاق افتاده خودش و دیگران رو ملامت و سرزنش میکنه.
اما وقتی یک سازنده تشخیص میده که هنوز به چیزی که از دست داده دلبستگی داره، به سرعت به استقبال قدرت رها کردن اون چیز میره و روی این موضوع کار میکنه که بتونه موضوع رو درک کنه و دلبستگی اش رو رها کنه.
یکی از هدفهای کلیدی سازندهها اینه که بتونن هر لحظه گرانبهای زندگی رو تمام و کمال تجربه کنن بدون اینکه نیازمند امنیتی که توی دلبستگیهاشون دارن باشن.
اونها میدونن که سخت ترین تجربههای زندگی هم میتونه آموزگار و مربی قدرتمندی برای ما باشه اگه بهشون اجازه بدیم.
با پذیرش کامل گذشته، و اجازه دادن به آینده ای که عالی، ناشناخته و پر از رویدادهای غیرمنتظره و شگفت انگیز، و مملو از پتانسیل و فرصتهای بینهایته ؛ سازندهها اعتماد و ایمان قوی دارن که هر رقص اونها با هر لحظه مقدس زندگی یک هدیه است.
اونها میدونن که در دراز مدت، هر تجربه میتونه معنا و ارتباط عمیق تری براشون به ارمغان بیاره. اونها میدونن که طوفان، یک بخش طبیعی از زندگیه که میتونه بارون مورد نیاز برای رشد عاطفی و معنوی اونها رو فراهم کنه.
سازندهها همچنین میدونن که با الهام بخشیدن به تمام کسانی که دراطرافشون هستن برای تغییر از قربانی به سازنده بودن، ، دنیا میتونه یک محل بهتری برای زندگی نه تنها خودشون بلکه برای همه اونهایی باشه که باهاشون در تماس هستن.
شما میتونید یک زندگی بهتر، شادتر ، مرفه تر و با رضایت بیشتری داشته باشید اگر یک هدف روشن برای تغییر دادن تمام الگوهای قربانی بودن به الگوهای جدید سازنده و خلاق بودن برای خودتون تنظیم کنید و بهش متعهد باشید.
… و آنگاه یک زندگی سازنده، قوی ، عالی و پر رضایت که سزاوارش هستید به استقبال شما خواهد شتافت.
منبع: www.weboflove.org