الهام بخش

قلب، باغ بهشت است

قلب، باغ بهشت است

اگر چشمانی برای دیدن داشته باشی شگفت زده می‌شوی:

حتی یک گدا نیز گدا نیست! او هم انسان است. او هم طعم عشق را چشیده است. او هم عصبانی شده است. او هم هزار و یک چیز دیگر را از سر گذرانده است که حتی پادشاهان نیز ممکن است به حال او غبطه بخورند. ارزشمند است که زندگی گدا را مطالعه کرد، مشاهده کرد و از آن شناختی حاصل کرد، زیرا او نیز امکانی از زندگی توست.

هر انسانی با امکاناتی زندگی می‌کند و امکانی را به واقعیت دگرگون می‌کند.

تمام این امکانات در تو نیز هست.

تو می‌توانی یک آدولف هیتلر شوی یا یک عیسی مسیح. هر دو در به رویت گشوده اند. یکی از آن در وارد می‌شود، دیگری از آن در.

از این رو من همان قدر علاقمند بودا هستم که علاقمند هیتلر! من علاقمند مسیح هستم اما علاقمند یهودا نیز هستم، زیرا هر انسانی، امکان من است.

اگر تو این را بفهمی، تمام عالم دانشگاه تو می‌شود.

معنای دقیق دانشگاه، همین است، زیرا از واژه ی UNIVERSE (جهان هستی) گرفته شده است.

آن گاه تمام موقعیت‌ها، به فرصتی برای یادگیری و تمام بحرانها، به فرصتی برای رشد و تحول تبدیل می‌شود.

آهسته آهسته خودت را می‌آفرینی.

ما در شکل یک امکان و فرصت به دنیا می‌آییم.

همه چیز به ما بسته است: این که می‌خواهیم چه شویم. این که نتیجه چه می‌شود.

اوشو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *