دل نوشته

همزیستی نامسالمت‌آمیز! و چند نکته‌ی کوچک دیگر

این روزها دیگه بیشتر از این که پیش‌بینی کنن این وضعیت کرونایی کی و چه وقت به پایان میرسه، آب پاکی رو ریختن روی دستمون و میگن:

“باید زندگی، و همزیستی با کرونا رو برای مدت نامعلومی‌یاد بگیریم.”

داشتم فکر میکردم که این زندگی و همزیستی، بر خلاف تمام همزیستی‌هایی که قبلا در موردشون شنیده بودیم و همیشه یک واژه‌ی مسالمت آمیز بعدشون می‌نشست،

براستی که نامسالمت‌آمیزه.

هم اون میخواد ما رو از بین ببره، هم ما میخواهیم هر جور که شده اون رو از صحنه‌ی روزگار محو کنیم.

***

دیجی کالا با همکاری فیدیبوک، سعی کرده همونطور که خودش ادعا میکنه “سال‌مون رو بسازه”.

تخفیف ۹۰ درصدی گذاشته برای ۱۰۰ کتاب شاهکار.

وقتی دیدمش، احساس کردم دارم چنین عبارتی رو میخونم:

“بدو بدو بدو، که حراجش کردیم. آتیش زدیم به مال مون. بدو بدو بدو …”

به نظر شما کتابخوان‌ها (حرفه‌ای یا نیمه حرفه‌ای) از این طرح استقبال می‌کنند؟

یا اصلاْ اینطوری کسی میتونه کتابخوان بشه؟

یا اینکه تهیه‌ی اینهمه کتاب به صورت فله‌ای، اون هم همگی به صورت دیجیتالی، و با قیمتی در حد رایگان، میتونه دستاورد ارزشمند و قابل قبولی برای خواننده‌اش در پی داشته باشه؟

باااشه… قبول. بیاین حالا زیاد هم سخت نگیریم. شاید حالا یه دستاوردِ خوب داشته باشه.

همونطور که خودشون هم عنوان کردن:

“توی این ایام با خوندنشون سرگرم می‌شیم”

***

راستی یه سرگرمی‌جالب برای این روزها پیدا کردم.

توی این روزها گاهی میرم میدان کلیسای میلان ایتالیا، یه گشتی میزنم.

شما هم میتونین. خیلی راحته.

از طریق این لینک:

پخش زنده میدان کلیسای میلان

اولین بار که متمم عزیزمون ما رو با عنوان زیر، به اونجا برد:

دوربین پخش زنده در نقاط مختلف جهان

یادمه که این میدون خیلی شلوغ و پر جنب و جوش بود.

کلی آدم در این میدون رفت و آمد می‌کردن.

کلی آدم از ایستگاه مترو فکر کنم (سمت چپ و راست تصویر) بیرون میومدن و کلی آدم دیگه واردش می‌شدن.

برخی برای تفنن قدم میزدن، و برخی با شتاب از اونجا رد می‌شدن.

بعضی آدمها پیاده، بعضی با دوچرخه و برخی دیگه با ماشین بودند.

خلاصه اون روزها هر یک از آدمها به تنهایی و در کنار هم، صحنه‌ای از زندگی در این میدان می‌آفریدند.

اما الان جالبه. هیچکدوم از اون آدمها نیستند.

فقط دو سه تا آدم رو همیشه در ضلع شرقی میدان میبینیم که کنار ماشین‌های مخصوصی گشت میزنن و به نظر میرسه که پلیس باشن.

کاملاً خلوت، و فقط گاهی چند پرنده در اونجا پر میزنه.

راستی پرنده‌ها چی میخورن این روزها؟ چون یادمه اونوقتها که شلوغ بود، آدمی‌رو دیدم که براشون دون می‌پاشید.

جند روز پیش که سر زدم به این میدون، با تعجب یک ماشین در حال حرکت رو دیدم که دور میدون حرکت می‌کرد.

با خودم گفتم: آخیش! بالاخره یکی هم اونجا پیدا شد که به قوانین محدودیت رفت و آمد بی‌توجه باشه!

چرا فقط توی کشور خودمون از این صحنه‌ها ببینیم؟ بذار یه بار هم اونجا ببینیم! یعنی چی که اینقدر همه‌شون رعایت میکنن؟

اما بعد که خوب دقت کردم، متوجه شدم ماشین پُلیس بود.

***

راستی. چند روز پیش یه اتفاق شگفت انگیز توی همین میدون ساکت و خلوتِ این روزها افتاد.

آندره بوچلی، خواننده‌ی مشهور و دوست داشتنی ایتالیایی، از همین جا به صورت زنده برای تمام مردم دنیا اجرا کرد.

ترانه‌ای به نام:

‘Music For Hope’

***

راستی. گذشته از اینها و گذشته از خیلی مواردی که جای بحث داره و ما نمیتونیم زیاد در موردشون صحبت کنیم…

اگه برای این روزها که درد مشترکی به جانِ تمام دنیا افتاده،

و به هر حال ناگزیریم که برای حفظ و احترام به جان و سلامتی خودمون و دیگران،

و برای قدردانی و کمک به کادردرمانی و پزشک‌ها و پرستارهای خوبمون،

حداقل رفت و آمد، و پیوستن به دیگران رو داشته باشیم.

اگر به همین تصاویر تکیه کنیم،

یعنی با همین مقایسه‌ی تصاویر خیابانها و میادین خودمون، با خیابانها و میادین اونها،

(حالا مهمونی‌ها و عروسی‌ها و دورهمی‌ها و خریدهای غیرضروری و موارد مشابهی که باعث تاسف هستند رو فاکتور می‌گیرم. و البته به این نکته هم توجه دارم که خیلی افرادی هستند که ناچارند در این روزها در دیار ما، برای امرار معاش و گذراندن زندگی خود و خانواده‌شون از خونه بیرون بیان و به سر کار برن)

حالا اگر بخواهیم برای این روزها نمره انضباط ای در نظر بگیریم،

واقعاً به خودمون، و به اونها،

چه نمره‌ای می‌دیم؟

5 دیدگاه در “همزیستی نامسالمت‌آمیز! و چند نکته‌ی کوچک دیگر

  1. واقعا تماشای زنده نقاط مختلف دنیا لذت‌بخشه. مثل اینه که یک نقطه دیگه از دنیا هستی و داری از پنجره بیرون رو تماشا میکنی.
    یاد مطلبی افتادم که میگفت از هدست مجازی برای گاوها استفاده میکنند تا حس کنند توی طبیعت هستند. یادم نیست کجا خوندم. فکر کنم در باره اخلاقی یا غیر اخلاقی بودنش بود.
    به نظرم بعضی چیزا فقط در حد حس کردنه و وقتی حسش کنی با بودنش فرقی نداره انگار واقعا وجود داره.
    من با میدون تایمز خیلی لذت میبرم. شاید شما هم خوشتون اومد:
    https://www.earthcam.com/cams/newyork/timessquare/?cam=tsstreet

    1. همینطوره. من هر وقت به میدان میلان ایتالیا نگاه میکنم حس میکنم روبروی یه پنجره توی طبقه چندمِ یه ساختمون بلند مشرف به این میدان نشستم و دارم به اونجا نگاه میکنم.
      حس جالبیه.
      ممنونم بابت لینک میدان تایمز لندن.
      جالب بود.
      اما نمیدونم چرا من آخرش میدان میلان ایتالیا رو بیشتر دوست دارم. 🙂

  2. شهرزاد عزیز چه تیتر جالبی انتخاب کردی برای این مطلب 🙂
    من اون درس متمم رو هم ندیده بودم راجع به دوربین‌های زنده جهان. ممنون ازین که معرفی کردی.
    من هم به سیر جهان از پشت لپ تاپ معتقدم و به نظرم میشه حداقلی از تجربیات را از همین جا به دست آورد.
    من خودم شخصا مشکل زیادی با خونه موندن ندارم و در این ۲ ماهی که تو خونه هستم، بد هم نشده:) ولی فکر کنم نمره کسایی که با تو خونه موندن راحتن و موندن و اونایی که انرژی زیادی صرف به حداقل رسانی ارتباطات میکنن باید متفاوت باشه:)

    1. ممنون بهنام عزیز. 🙂
      خوشحالم که شما هم با این مطلب، اون درس متمم رو دیدی.
      راستش نمیدونم چرا دیدن لایو میدان میلان، اینهمه حس خوب بهم میده. به خصوص الان که خیلی خلوته.
      امروز هم چند بار بهش سر زدم.
      صبح خیلی زود (به وقت خودشون) یه نم بارون زده بود و زمین خیس بود.
      بعد یکی دو ساعت بعد که سر زدم، دیدم زمین خشک شده.
      بعد همین چند دقیقه پیش سر زدم دیدم انگار داره دوباره بارون میاد و زمین کلی خیس شده.
      از اون هواهای تاریک و ابریِ بارونیه که من عاشقشم.
      البته خوشبختانه توی روزها و هفته‌های گذشته از اینجور هواهای فوق العاده دوست داشتنی بارونی، خودمون هم کم نداشتیم.

      در مورد خونه موندن، من هم هیچ مشکلی ندارم راستش. کلی برنامه دارم برای خودم توی خونه.
      اتفاقاً این نکته اش تا حد زیادی – غیر از چند مورد استثنای انگشت شمار که فعلا ازشون محروم شدیم، به نظر من خیلی خوبه. 🙂
      عید امسال – حالا جدا از همه مسائل نامطلوب وابسته به وضعیت کرونایی اش – خیلی به نظرم آرامش بخش بود. از جمله این که مطمئن بودی مسافری یا فامیل دوری قرار نیست بیاد 😉 – یا قرار نیست خودت جایی بری و … و میتونی با خیال راحت از این فرصت تعطیلات استفاده کنی و به کارها و برنامه‌های شخصی ات بپردازی
      خیلی عالی بود. 🙂
      تا الانش خوب بوده، ولی خُب، به گمونم اگه این وضعیت بخواد همینطور برای مدت نامعلومی‌ادامه پیدا کنه، دیگه یه کم خسته کننده میشه.
      و البته نگرانی‌هاش هم که جای خودش رو داره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *