بهانه‌ای برای نوشتن

اندر اوصاف تلگرام (۳)

شاید قبلاً اندر اوصاف تلگرام! (۱) و اندر اوصاف تلگرام! (۲) را خوانده باشید.

اگر دوست داشتید بیایید تا یک داستان دیگر را هم در مورد تلگرام (اینبار در مورد خودم هست) برایتان تعریف کنم.

داستان، از اینجا شروع شد که دیروز خواستم برای مربی ایروبیک مون از طریق تلگرام، یک تک آهنگ بفرستم.

مربی ایروبیک مون، که بارها به بهانه‌های مختلف به ایشون اشاره کردم که چقدر حرفه ای و ناز و دوست داشتنی هست، در انتخاب موزیک برای ایروبیک هم فوق العاده خوش سلیقه است و من واقعا از انتخاب‌هاش لذت میبرم.

برای کشش‌های آخرِ ورزش هم که اصطلاحاً  Cool Down نامیده میشه، همیشه آهنگ‌های آروم و ملایمِ باکلام یا بیکلامی‌که انتخاب میکنه، بینهایت بینهایت بینهایت، زیبا و با سلیقه ی من جور هستند.

من نمیدونم این آهنگ‌ها رو از کجا پیدا میکنه!

من هم، هر از چند گاهی اگه آهنگ بسیار زیبایی به دستم برسه، سعی می‌کنم توی تلگرام براش بفرستم تا اگه دوست داشت و مناسب دید، برای مخصوصاً همون کشش‌های آخرِ ورزش که به آهنگهای ملایم نیاز داره و میشه به صورت تکی (نه میکس و رمیکس، استفاده کرد) در کنار آهنگهای خودش استفاده کنه.

شاید میدونید که آهنگهایی که توی باشگاه استفاده میشن باید حتماً همگی پشت سر هم، میکس یا رمیکس شده باشن و بدون وقفه یکی پس از دیگری پخش بشن.

و همچنین باید از BPM یا ضرب آهنگ مناسب هم برخوردار باشن.

و نمیشه هر آهنگی رو برای باشگاه و ایروبیک، مورد استفاده قرار داد.

(حاشیه: در این پست: ورزشی به نام ایروبیک؛ بیشتر در موردش صحبت کردم)

همونطور که گفتم، از اونجایی که ایشون، بسیار در انتخاب موزیک‌ها با سلیقه هست، میدونم که اگر خواستم اهنگی رو براش بفرستم واقعا دیگه باید از نظر خودم، زیبا و تک و دوست داشتنی باشه.

یکی از اون آهنگهایی که به نظر خودم، فکر می‌کنم با این استانداردها که ازشون حرف زدم مطابقت داشته باشه، همین آهنگ Sunny Morning هست (از آهنگسازی آلبانیایی به نام Vasil Zguri از آلبوم “Petrichor” هست. و نام پروژه موسیقی این آهنگساز هم “Devaldi” نام داره (+)) 

این آهنگ زیبا رو یک بار، یکی از بهترین دوستانم در یک روز جدید، بهم هدیه داد؛ که واقعا این آهنگ رو دوستش دارم و از شنیدنش لذت میبرم و آرامش عجیبی بهم میبخشه.

اگر دوست داشتید، می‌توانید از اینجا گوش بدهید:

 

توی این روزها هم که یکی از بیشترین آهنگهایی که مخصوصاً وقتی با ماشین میرم بیرون، گوش می‌کنم، و دلم نمیخواد از حال و هواش بیام بیرون، همین آهنگ هست.

چند وقت بود که دوست داشتم برای مربی مون هم بفرستمش، چون حس کردم از اون آهنگ‌هاییه که او هم میتونه دوستش داشته باشه و با ریتم بسیار خاص و آروم و ملایم و دوست داشتنی ای که داره به احتمال زیاد ممکنه برای کشش‌های آخر ورزش هم مناسب باشه.

یا حتی اگر هم نباشه، همینکه خودش بهش گوش بده و ازش لذت ببره، برام خوشحال کننده هست.

بالاخره بعد از مدتی که مرتب فراموش می‌کردم، دیروز یادم افتاد و گفتم که تا یادم نرفته همین الان از طریق تلگرام براش بفرستم،

و زیرش نوشتم: ” سلام — جان. این آهنگ، آهنگِ بسیار زیبا و لطیفیه و گفتم شاید شما هم مثل من دوستش داشته باشید. 🙂 ”

بعد از چند دقیقه، پیامم رو جواب داد و دیدم که نوشته:

“سلام شهرزاد جون. مرسی عزیزم لطف کردی.”

و فقط سه تا علامت بوس و گُل، کنارش گذاشته بود.

منم، با یه لبخند و گل جواب دادم که: “خواهش می‌کنم. قابل شما رو نداشت. 🙂 ”

خیلی معقولانه و خوب!

بعد، دیگه می‌خواستم از محل کارم برم خونه، یه تیکه رو می‌خواستم پیاده برم و با اینکه مرتب مخصوصاً توی ماشین، توی همین روزها به این آهنگ گوش دادم و میدم، یکدفعه بدجوری هوس کردم که در حین اون پیاده روی هم دوباره بهش گوش بدم.

از قضا، و بر اساس یک تصمیم بدون دفاع! آهنگ رو از توی صفحه ی مکالمه ی خودم و مربی ام پلی کردم. (به جای اینکه از توی حافظه ی گوشیم بیارمش)

بعد، چون پیاده، بیرون در حال راه رفتن بودم، صداش رو هم خیلی خیلی کم کرده بودم و برای اینکه بتونم بشنوم، گوشی رو چسبونده بودم دم گوشم. (هندزفری هم نداشتم)

بعد، می‌دونم که میتونستم بیام از تلگرام بیرون و این آهنگ رو که به صورت ongoing پخش میشد، همچنان گوش بدم.

اما نمیدونم چرا نیومدم بیرون! اصلا نمیدونستم که نیومدم بیرون!

دیروز هم فکرم الکی خیلی مشغول بود و … خلاصه فکرم دیروز همه چیش بود، و گویی توی خواب راه میرفتم… 🙂

خلاصه توی همون صفحه موندم و از شنیدن این آهنگ لذت بردم تا تموم شد.

با تموم شدنش، تقریبا به مقصدی که با این پیاده روی می‌خواستم بهش برسم هم رسیده بودم.

بعد، گوشی رو نگاه کردم و ناگهان با خودم گفتم: خدا مرگم!

دیدم که توی صفحه ی مربی نازنینم بودم و تا دلتون بخواد، استکیر براش رفته بود.

سرِ جام خشکم زد.

آخه، جالب اینجاست که من همیشه در فرستادن استکیرها برای دوستانم تا حد زیادی امساک می‌کنم و سعی می‌کنم واقعا اگر خواستم استیکری بفرستم، کاملاً متناسب با موضوع و گلچین و خاص و بسیار زیبا باشه. اون هم در هر بار، یکی، فوقش دو تا دونه.

واقعاً موافق فرستادن چند استکیرِ پشت سر هم نیستم.

بعد، با این اوصاف، حال من رو تصور کنید.

نمیتونستم چیزی رو که میدیدم باور کنم.

گفتم خدایا کاش توهم بَرَم داشته باشه و چیزی که میبینم حقیقت نداشته باشه.

اما هر چی بیشتر به صفحه ی موبایلم چشم می‌دوختم، بیشتر این حقیقتِ تلخ باورم میشد.

شمردم.

۲۲ تا استیکر براش رفته بود!

بعضی‌هاش هم چند تا چند تا تکراری.

حالا خداروشکر، از همون استیکرهای زیبا و گلچین ای بودن که توی قسمت recently  تلگرامم باقی مونده بودن و از اون استکیرهای لوس و خُنُک و بی معنی که مابین مجموعه استیکرها زیاد به چشم میخوره، نبودن.

خلاصه حالم خیلی بد شد. خیلی.

هیچ کاریش هم نمیشد بکنم.

بیرون، گوشیم به اینترنت کانکت نبود و در نتیجه هنوز این استکیرها در صف انتظار برای ارسال مونده بودند، اما چه میشد کرد؟

هیچ کاری برای اینکه جلوی روند سفر مجازیشون رو بگیرم وجود نداشت.

(یا شاید داره و من نمیدونم و هر چه سعی و تلاش کردم، امکانی مبنی بر این موضوع رو توی تلگرام پیدا نکردم)

جدی اینکه خیلی بده. این که تلگرام چنین امکانی رو در اختیار کاربرهاش قرار نداده که اگه پشیمون شدن یا چیزی اشتباهی رفت بتونن حذف یا کنسل بکنن.

به هر صورت، این استکیرها در نظرم مثل کسانی میومدن که دیگه حکم اعدامشون صادر شده و در صف جوخه ی اعدام ایستادن و به هیچ طریقی هم نمیشه حکم رو برگردوند.

خلاصه، خیلی ناراحت شدم که چرا این اتفاق افتاد.

با مربی ام هم به هر حال مقداری رودر بایستی دارم و خیلی خجالت کشیدم از اینکه میدونستم تا دقایقی دیگه که به خونه میرسم و گوشیم به وای فای خونه وصل میشه، این استیکرهای ناخواسته، یکی پس از دیگری در گوشیِ مربی نازنینم به زور خودشون رو جا میدن و تمام آبروی اون دو تا پیام زیبا و معقولانه ام رو به باد میدن!:)

گفتم حالا با خودش چی میگه؟ نمیگه این دختره یهو چش شد؟ یه دفعه چرا اینقدر احساساتی شد؟ ۲۲ تا استیکر…؟ اینکه دختر معقولی بود! :))

شاید اگر این اتفاق برای یکی از دوستان نزدیکم افتاده بود، با اینکه بازم ناراحت میشدم اما راحت تر میتونستم باهاش کنار بیام و با آرامش خیال بیشتری و به هرحال با شوخی و خنده ردش کنم.

خلاصه، زود دست به کار شدم و قبل از اینکه این استیکرها بدون هیچ توضیحی ارسال بشن و باعث حیرت و تعجب مربی ام و شک کردن در مورد عقلِ من، بشن؛ زیر اون ۲۲ تا استیکر، داستان رو خیلی خلاصه شرح دادم و بخاطر این موضوع، اظهار شرمندگی کردم و خیلی ازش عذرخواهی کردم.

بعد که به خونه رسیدم و این ۲۲ تا استیکر با اون پیام نهایی، همه ارسال شدن؛ بعد از مدتی، مربی نازنینم با یه خنده و یه قلب و یه بوس جواب داد:

“خواهش می‌کنم عزیزم. اشکالی نداره.”

نتیجه ی اخلاقی: قبل از هر کاری، لطفاً تمام جوانب آن را به خوبی بسنجید… 🙂

تلگرام

17 دیدگاه در “اندر اوصاف تلگرام (۳)

  1. شهرزاد جان این آهنگ به نظر شخصی من جادوی خاصی روی بعضی افراد داره من اینطور فکر میکنم…..تعریف میکنم الان
    من چون کارم دکلمه خوانی و در رادیو هم فعالیت محدودی دارم از اینرو یک شب داشتم در سایتهای موزیک گشتی میزدم تا برای شعر و متن خوانی استفاده کنم ودر همین میان فکری به سرم زد و پیش خودم گفتم شعری در مدح علی ع بخونم توی همین فکرها بودم که روی همین آهنگی که شما هم فرمودید کلیک کردم تا پلی بشه و گوش کنم اگر خوب بود دانلود کنم ……و آهنگ با اون ضرب اولش شروع شد و من میخکوب شدم به زمین یعنی مگه انقدر نیتم درست بود یهو بین میلیونها آهنگ این آهنگ باید در لحظه و آنی با نظر من یکی بشه تا اونزمان و بعدش هم دیگه این اتفاق اونشب نیافتاد.من روی این آهنگ شعری اجرا کردم و حتی زیر صدابرای آهنگ گذاشتم که به نظرم بی نظیر شده
    وای باید گوش کنی انگار برای همین شعر ساخته شده
    واسه همین میگم جادو داره
    به هرحال از آشنایی با شما خوشبخت شدم
    پابرجا باشی

    1. خیلی به این سایت خوش اومدید دوست عزیز و خیلی خوشحال شدم از این اتفاق.
      بله، این آهنگ، واقعاً آهنگ زیبا و دوست داشتنی ای هست و چقدر خوب شد که شما تونستید برای کاری که در نظر داشتید، این آهنگ رو در اینجا پیدا کنید و ازش استفاده کنید.
      خیلی خوشحال میشم اگر امکانش بود، بتونید لینکی از اون فایل (یا قطعه ای از اون رو) رو در اینجا برای من و مخاطبان خوبم قرار بدید، تا ما هم از شنیدنش بهره مند بشیم.
      بابت لطف تون هم خیلی ممنونم. من هم از آشنایی با شما خوشبختم و براتون آرزوی موفقیت‌های بیشتر دارم.

    1. بله. ممنونم.
      دوستان هم لطف کردن راهنمایی کردن در همین زمینه.
      اصلاً فکر کنم بعد از به وجود اومدن این مشکل برای من، تلگرام به فکر این راهکار افتاد! 🙂

    1. نجمه جان ممنون.
      سال نوی تو هم مبارک.
      ممنون از لینکی که گذاشتی. مطلب و شعر جالبت رو خوندم.
      نمیدونستم با یه دوست شاعر باذوق طرفم.:)
      عالی بود شعرت و کلی خندیدم.
      پت و مت و چت :))
      “تو را سوگند به روح پت و مت!
      ازین پس همزمان دو جا نکن چت!”
      خیلی خوب بود. :))
      امیدوارم دیگه از این اتفاقها برات پیش نیاد. اگه هم دوباره پیش بیاد بد نیست. چون از قِبَلش، ممکنه یه شعر خوب دیگه مثل این آفریده بشه. 😉
      ممنون از کامنت خوبت.

      1. نظر لطفت باعث افتخارمه دوست جون! راستشو بخوای دانشکده ما توی یه خونه قدیمی‌قاجاری بود (و هست) روابط و برخوردامون با آقایون هم خیلی شسته رفته و مودبانه بود اون موقعها . بنابراین یه شوخی ساده که به جای جمع دخترونه مون توی گروه مختلط و پر اعضای دانشکده نشر شد زیاید به چشممون اومد سر پیری! وگرنه خیلیم چیز خاصی نبود.

  2. خواهش می‌کنم عزیزم
    ممنون از خودت که اینقدر با دقت به کامنت‌ها پاسخ میدی.
    در مورد شکی که برات پیش اومده باید بگم که وقتی کانکت نیستی هم می‌تونی تلگرام رو log out کنی عزیزم.
    برای من هم این مشکل از یاد رفتن پسوردم وقتی میخواستم با لپ تاپ برم تلگرام پیش اومده بود، اگه درست یادم باشه forget password رو که زدم، خود تلگرام کلا پسوردمو برداشت.
    گفتم بگم بهت تا یه وقت اطلاعات ناقص نداده باشم:)

  3. شهرزاد جان علاوه بر اون قابلیت جدید تلگرام که طاهره جان فرمودند، راه دیگه ای هم هست.
    چون اون موقع اینترنت نداشتی و هنوز پیامات تیک نخورده بود، اگه کلا از تلگرام بیرون میومدی یعنی log out میکردی، با log in شدن دوباره، اون پیام‌هایی که تیک نخورده بودن کلا دیگه اثری ازشون باقی نمی‌موند. البته تاکید می‌کنم فقط در صورتی این مورد جواب میده که پیامات تیک نخورده باشن و هنوز برای طرف مقابل ارسال نشده باشند.
    البته امیدوارم دیگه همچین اتفاقی نیفته که بخوای ازش استفاده کنی:)

    آهنگ هم خیلی زیبا و آرامش بخش بود، لذت بردم.
    ممنون

    1. خیلی ممنونم بانو جان بخاطر راهنمایی ات.
      راستش دیگه عقلم به اینجاها نرسید… 😉
      اگر چه یه کم هم شک دارم که آیا وقتی که به اینترنت کانکت نیستیم، log out جواب میده یا نه.
      بعد یه موضوع دیگه ای هم هست. راستش رو بخواهی، فکر کنم من اصلاً یادم رفته با چه پسوردی به تلگرامم برای اولین بار لاگین کردم!
      اگه log out کنم تازه یه مصیبت جدید شروع میشه که بگردم ببینم پسوردم برای ورود به تلگرام اصلاً چی بود.
      خلاصه زندگی، بعضی وقتها خیلی سخت و بغرنج میشه! :))
      ولی خیلی ازت ممنونم که لطف کردی و یه راه دیگه هم بهم یاد دادی.
      و خیلی هم خوشحالم که از این آهنگ زیبا لذت بردی. 🙂

  4. بازم سلاام
    مثل همیشه ممنونم از لطفتون دوست خوبم. خوبه که شما هم هستین با این انرژی مثبت فراوان و چیزهای خوبی که به دنیا اضافه می‌کنین.
    بله بوچلی را می‌شناسم و می‌دونستم شما هم اونو دوس دارین چون قبلاً نوشته بودین. این آهنگ زیبا را که بهش اشاره کردین هم قبلاً دیدم و همونطور که گفتین واقعاً فوقا‌العاده است. البته من بوچلی را با خوندن کتاب “آوای سکوت” که خاطرات صمیمانه خودشه، شناختم و بعدش آهنگها و کنسرت‌های زیباش را شنیدم و دیدم.

    با بهترین آرزوها

    1. بازم سلام و بازم خیلی ممنون از لطف تون. 🙂
      مثل اینکه من یادم رفته بود که چه دوست دقیقی دارم. 😉
      ممنون که این کتاب رو معرفی کردید. حتما گیر میارم میخونمش.
      و چه عنوان زیبایی داره این کتاب. “آوای سکوت”.
      برای یک هنرمند که نمیتونه دنیا رو از دریچه ی چشمانش ببینه، حتماً آوای سکوت، زیباترین آواهاست.
      من با بوچلی و آواز زیبای او، چندین سال پیش، اولین بار توی یک ویدئو آشنا شدم. وقتی که با دو خواننده ی اپرای دیگه، که یکی شون “پاواروتی” بود، ترانه ی بسیار زیبایی رو اجرا می‌کرد.
      و واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و لذت بردم.

      بازم ممنون که هستید. 🙂

  5. سلامی‌دوباره به شما
    از اینکه به من لطف دارین و یادآوری آهنگ را می‌کنین واقعاً ممنونم. این محبت شماست وگرنه کار من چندان مهم نبود. قسمت خیلی کوچکی از کاریه که شما برای مخاطبانتون بارها و بارها کردین.. منم مثل شما از اون آهنگ و خیلی آهنگ‌های دیگه شبیه اون واقعاً لذت می‌برم و حس میکنم یه روزنه در جهان با اونها ایجاد می‌شه که نور بیشتر ی از اونجا وارد دنیام میشه

    شاد و سلامت باشین

    1. سلام دوست خوبم.
      یه چیزی رو میدونستین؟
      خیلی خوشحالم که هستید. 🙂 و امیدوارم یک روز جدید همیشه از دوست خوب و عزیزی مثل شما بهره مند باشه.
      خوشحالم که شما هم از شنیدن این آهنگهای زیبا لذت میبرین و چه زیبا گفتید. اینکه با شنیدن اونها حس میکنین که یه روزنه در جهان باز میشه که از اونجا نور بیشتری وارد دنیاتون میشه. واقعا موافقم. منم چنین حسی دارم.
      راستی. از کجا میدونستید که من بوچلی رو خیلی دوست دارم؟ 🙂
      خیلی لطف کردید. واقعا لذت بردم، هم از شنیدن آهنگ زیباش و هم از دیدن ویدیوی زیباش. (هم از دیدن اون مردی که در بین مهمانها نشسته بود و با تمام وجودش داشت با بوچلی همنوایی میکرد و از این آهنگ لذت میبرد. 🙂 )
      کلا بوچلی علاوه بر صدا و ترانه‌ها و آهنگهای زیباش، کلا دوست داشتنیه.
      یکی از آهنگهاش که فوق العاده دوستش دارم Vivo Per Lei هست. نمیدونم شنیدین یا نه. این ترانه رو با یک خواننده ی زن به نام Judy Weiss اجرا میکنه که هر دوشون به نظر من بینهایت زیبا و بااحساس میخونن.
      توی این صفحه، به این آهنگ اشاره کردم.
      بازم ممنون که هستید.

  6. شهرزاد جان.
    اگه آخرین ورژن تلگرام رو نصب کرده باشی (یا آپیدت کنی)، یه قابلیت داره برای یه همچین موقع‌هایی.
    می‌تونی حتی بعد از ارسال متن یا استیکری که فرستادی رو درجا هم برای خودت و هم برای اون شخصی که فرستادی رو با هم پاک کنی. انگار از اول هیچی نفرستادی.
    من یه بار یه همچنین اشتباهی کردم و خدا رو شکر سریع پاکش کردم. البته توی این ورژن چیزهایی که می‌فرستیم رو حداکثر تا ۴۸ ساعت بعد از فرستادن یا می‌تونیم ویرایش کنیم و یا کلاً پاکشون کنیم.
    به نظرم اینجوری بشه یه سری از اشتباهات کوچیک رو جبران کرد. فقط باید شانس بیاریم طرف مقابل همون لحظه آنلاین نباشه و چیزی که براش فرستادیم رو نبینه 🙂

    1. ممنون از این نکته طاهره جان.
      آره راست میگی. چک کردم دیدم میشه چنین کاری رو کرد. جالبه یه گزینه گذاشته که اگه میخوای برای شخص گیرنده هم مسیجت پاک بشه، این تیک رو بزن و واقعا هم وقتی امتحان کردم دیدم چقدر جالب، پاک شد.
      تا حالا راستش مورد خاصی برام پیش نیومده بود که متوجه ی این ویژگی بشم.
      اگرچه فکر میکنم استفاده ی نادرست از این قابلیت هم ممکنه در مواردی، باعث ناراحتی‌هایی بین آدم‌ها بشه و به نظرم بهتره که خیلی بااحتیاط ازش استفاده بشه.
      اما نمیدون چرا اونموقع که آفلاین بودم، هر چی تلاش کردم، استیکرها در حالت انتخاب قرار نمیگرفتن که آیکون سطل آشغال ظاهر بشه!
      بعدش هم به قول تو، باید شانس بیاریم قبل از دیده شدن، بتونیم پاکش کنیم. البته اگه قانون مورفی عزیز اجازه بده.
      کلا در مواردی که اشتباهی چیزی ارسال میشه و آبروی آدم در معرض خطر قرار میگیره، 🙂 امکان خوبیه که در همینجا از تلگرام عزیز عذرخواهی میکنم و ازش تشکر میکنم که این امکان رو اضافه کرده. البته امیدوارم دیگه هیچوقت بهش نیاز پیدا نکنم.
      ممنون که گفتی. 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *