قانون رشد و پیشرفت از طریق تغییر (۱) (ناپلئون هیل)
قانون رشد و پیشرفت از طریق تغییر، اولین معجزه ی زندگی
تغییر مداوم و همیشگی در رأس فهرست معجزههای زندگی قرار گرفته و انتخاب شده است. به این دلیل که بیشتر نژاد بشر در مقابلش به شدت مقاومت میکنند. علت اساسی تمام ناکامیها و شکستهای فردی درک نکردن و سازگار نشدن با آن است.
در نیمه ی نخست قرن بیستم بسیار بیشتر از کل تمدن گذشته، تغییر سبک زندگی، راز و رمزهای طبیعت آشکار و هویدا شده است. به طور مثال اختراع اتوموبیل، تلفن، رادیو، تلویزیون، هواپیما، رادار، کامپیوتر و نظایر آن بوده است که همگی از طریق فرآیندهای تغییر و تحول ذهن انسان ایجاد شده اند.
همواره بزرگ ترین پیشرفت و دستاورد زندگی بشر، که باعث بالا رفتن استاندارد زندگی افراد میشود، حاصل تغییر و تحول مستمر بوده است.
قانون تغییر، یکی از قوانین تغییرناپذیر و بی چون و چرای طبیعت است که بدون آن، تمدن امروزی وجود نداشت. بدون قانون تغییر، نژاد بشر هنوز همان جایی بود که زندگی را از آن جا آغاز کرده بود؛ یعنی در سیاره ای همراه تمام دیگر حیوانات و مخلوقات زمین که همواره محدود و اسیر غریزه اند و ورای آن هیچ مفهومیندارند.
ثبت زندگی انسان در کل تاریخ بشر و در تمام جنبهها و شکلها، الگویی واضح از تغییر مداوم و همیشگی است. هیچ موجود زنده ای همان جانداری نیست که دو دقیقه پیش بوده و این تغییر آن چنان بی چون و چراست که کل جسم و بدن انسان دستخوش تغییر کامل و متوالی میشود و تمام سلولهای بدن انسان هر هفت ماه یک بار دچار تغییر و جابه جایی میگردد.
قانون تغییر در واقع ابزار خالق هستی برای جدا و مجزا کردن انسان از دیگر جانداران و مخلوقات است. همچنین وسیله و ابزاری است که از طریق آن حقیقت جاودان زندگی، عادتها و افکار انسان، به طور مستمر و مداوم در حال شکل گیری مجدد و تبدیل شدن به نظامیبهتر از روابط انسانی است که به هماهنگی و درک شدن بهتر بین انسانها منجر میشود. همچنین از جمله ابزارهایی است که فرد باید از آن برای تسلط یافتن بر عادتهای تثبیت شده ای استفاده کند که باعث ترس ناشی از درد و رنج جسمیمیشود.
از طریق قانون تغییر، عادتهای انسان – که منطبق و سازگار با طرح کلی و هدفِ جهان هستی نیست – به طور گهگاه یا متناوب به واسطه ی جنگها، همه گیر شدن بیماریها، خشکسالی و دیگر نیروهای مقاومت ناپذیر طبیعت ترک میشود که این نیروها انسان را وادار کند، خود را از تاثیراتش رها و دوباره آغاز کند. همین قانون تغییر، که به طور یکسان برای تمام مردم جهان اعمال میشود و طرحی کلی دارد، با نیرویی یکسان برای افرادی استفاده میشود که نمیتوانند به درستی قوانین طبیعت را تفسیر و خودشان را با آنها منطبق و سازگار کنند.
هشدار طبیعت این است: «یا خودتان را با این طرح کلی وفق دهید یا این که از بین بروید.»
ترس و شکستهای انسان، شوک و دلسردیها در روابط انسانی، همه برای رها شدن انسان از عادتهایش طراحی میشوند تا به این ترتیب، انسان بهتر بتواند این واقعیت را بپذیرد و با بهره بردن از مزیت عادتهای رفتاری بهتر، رشد و پیشرفت کند.
همانا هدف کلی آموزش، ایجاد جرقه در ذهن انسان برای رشد و پیشرفت درون است تا باعث شود ذهن از تزریق تغییرات تدریجی و مداوم در فرآیندهای تفکر، رشد کند و به تکامل برسد. به این صورت، فرد سرانجام با توان بالقوه ی خویش آشنا و از آن آگاه میشود و از این طریق میتواند مشکلات فردی اش را حل و برطرف کند.
شواهدی را مبنی بر این که این تئوری مطابق طرحهای طبیعت است، شاید بتوان در این واقعیت یافت که افراد باسواد و تحصیل کرده، در همه ی زمانها، افرادی اند که از دانشگاههای عالی و ممتاز فارغ التحصیل میشوند، آن هم از طریق تجربههایی که آنان را وادار میکند قدرت فکری و ذهنی شان را گسترش دهند و از بیشترین توانایی ذهنی شان استفاده کنند.
قانون تغییر، از بزرگ ترین منابع آموزشی است، با درک این حقیقت، دیگر در برابر تغییراتی که دید شما را در خصوص درک خودتان و جهان وسعت میبخشد، مقابله نخواهید کرد. همچنین در مقابل برخی عوامل طبیعی دیگر نیز مقاومت نخواهید کرد که بعضی از عادتهای شکل گرفته را در وجودتان کم رنگ خواهند کرد و کمکی به آرامش ذهنتان و رسیدن به ثروتهای مادی نمیکنند.
برخی از ویژگیها و خصایصی که خالق هستی به هیچ عنوان در وجود انسان نمیپسندد، عبارت اند از: خودخواهی، خودپسندی، تکبر، راحت طلبی، تنبلی، ترس و محدودیتهای خودتحمیلی. تمام این ویژگیها تاوان سنگینی برای فرد واجد آنها در پی خواهد داشت.
از طریق قانون تغییر، انسان وادار میشود که همچنان به رشد و پیشرفت ادامه دهد. هرگاه یک ملت، یک موسسه ی تجاری یا یک فرد به تغییر و تحول روی میآورد و اسیر عادتهای روزمره و یکنواخت همیشگی اش نمیشود، برخی از قدرتهای معجزه آسا وارد عمل میشوند و با در هم شکستن عادتهای قدیمی، پایه و ستون عادت بهتر و موثرتر را بنا مینهند.
در همه چیز و همه کس، قانون رشد و پشرفت ار طریق تغییر مداوم صورت میپذیرد. انعطاف پذیری شخصیت همان ظرفیت فرد برای عادت دادن و سازگار کردن خود با تمام شرایطی است که در زندگی اش تاثیر گذار است که از جمله عوامل مهم و کلیدی یک شخصیت دلخواه است.
«شرکت خودروسازی فورد» از یک کارخانه ی بسیار کوچک شروع کرد و به بزرگ ترین امپراتوری صنعتی جهان تبدیل شد که به طور مستقیم و غیرمستقیم برای صدها هزار نفر از مردم شغل ایجاد کرد و انقلابی در صنعت خودروسازی جهان به وجود آورد.
«هنری فورد»، موسس و بنیانگذار شرکت «فورد» تمام استعداد و نبوغش را در مدیریت صنعتی به کار برد، اما دست کم دو بار شرکت را تا حد شکست و نابودی پیش برد، زیرا ظرفیت او طی سالها برای انعطاف پذیری (قابلیت تغییر و تحول) رشد نکرد. پس از مرگ او، نوه اش که در مقایسه با بانی و موسس شرکت بسیار جوان بود، عهده دار کارها شد و برخلاف سن و سال کمش توانست با انعطاف پذیری زیاد و با تبعیت از قانون رشد و پیشرفت از طریق تغییر و تحول، به کارها سر و سامان دهد. تنها طی چند سال این مرد جوان و کم تجربه امپراتوری صنعتی «فورد» را دگرگون کرد و کارهایی را تکمیل کرد که پدربزرگش در تمام دوران زندگی اش انجام داده بود.
«هنری فورد» جوان در روابط کاری، در مدیریت صنعتی و در طراحی خودرو، ثابت کرد مردی است که به جای مقابله و جنگیدن با تغییر، از آن استقبال میکند. او با این خرد و تدبیر، به مردی متبحر و چیره دست در صنعت خودرو سازی تبدیل شد.
روح انسان همواره فریاد میکشد: «بیدار شو، با تدبیر باش. درست تصمیم بگیر و پیش از این که عادتهای قدیمیتو را اسیر و بنده ی خودشان کنند و وادار شوی همانها را ادامه دهی، دوباره در زندگی ات سعی کن، آن هم از طریق تغییر و ایجاد عادتی جدید. اگر میخواهی در این کار موفق شوی، باید خودت را با قانون تغییر سازگار کنی و ادامه دهی تا رشد و پیشرفت نمایی.»
ناپلئون هیل
از کتاب: شما میتوانید معجزه ی زندگی خود باشید.
ترجمه: مجید شهرابی
در نوشتههای بعدی، بیشتر در مورد معجزه ی تغییر خواهیم خواند …
[okbox]درضمن … اگر دوست دارید با «ناپلئون هیل» بیشتر آشنا شوید، لطفا به داستانهای واقعی الهام بخش (ناپلئون هیل) بروید. [/okbox]