گاهی بدون ترس، طناب را باید رها کرد
دیروز اتفاق عجیب و جالبی در رابطه با همین وبلاگ – یعنی یک روز جدید – برایم افتاد. و من را یاد داستان قشنگ و آموزندهای درباره رها کردن طناب بدون ترس انداخت که ممکن است خیلی از شما هم آن را شنیده باشید – و محمدرضای عزیز هم در گذشته در مطلبی با عنوان… ادامه مطلب گاهی بدون ترس، طناب را باید رها کرد