درباره یک كتاب

درخششی از نور یک کتاب-مائده‌های زمینی

درخششی از نور یک کتاب-مائده‌های زمینی

ناتانائیل، تنها خداست که نمی‌توان به انتظارش ماند.

در انتظار خدا به سر بردن یعنی در نیافتن این که خدا در توست – خدا را با خوشبختی مسنج و همه خوشبختیت را در لحظه گذرا بنه.

به غروب چنان بنگر که بایست روز در آن میمرد، و به روز چنان که هر چیز در آن میزاد.

کاش دید تو در هر لحظه، نو باشد. فرزانه آن کسی است که از هر چیز به شگفتی افتد.

برای من خواندن اینکه شن ساحل‌ها نرم است کافی نیست. می‌خواهم پای برهنه ام این نرمی‌را حس کند. معرفتی که قبل از آن احساسی نباشد برای من بیهوده است.

هرگز در این جهان چیزی ندیده ام که حتی اندکی زیبا باشد مگر آنکه در دلم آرزو کرده ام تا همه ی مهر من آنرا در بر گیرد.

lovelife

…  هر شب آرزویی بر بالش من غنوده است. هر سپیده دم همانجا بازش می‌یابم. شب همه شب بر بالین من بیدار نشسته است. راه پیموده ام، خواسته ام آرزوی خود را خسته کنم اما جز جثه ی خود، چیزی را نیازرده ام. نمی‌دانم امشب چه خوابی می‌توانستم ببینم. چون برخاستم همه آرزوهایم عطش داشتند …

نه! این همه ستاره که در آسمانست، این همه مروارید که در دریاست، اینهمه پرهای سفید که در کناره خلیج‌ها ریخته است، من هنوز همه را نشمرده ام.

تمامی‌زمزمه‌های برگ‌ها را و تمامی‌لبخندهای شفق را، تمامی‌خنده‌های تابستان را نیز.

و اینک دیگر چه بگویم؟ چون دهانم خاموشی گزیده، می‌پنداری دلم آرام است؟

از کتاب: «مائده‌های زمینی»

نویسنده: آندره ژید

 

پی نوشت (۱) :

چقدر همیشه به نظرم این کتاب زیبا، باشکوه و دوست داشتنی است، چون “کتابی است در ستایش شادی، شوق به زندگی و غنیمت شمردن لحظات” …

پی نوشت (۲) :

کتاب الکترونیکی و کتاب صوتی مائده‌های زمینی را می توانید از همین جا دریافت کنید و بخوانید و گوش دهید:

 مائده‌های زمینی (برای خواندن)

  مائده‌های زمینی (برای شنیدن)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *