درخششی از نور یک کتاب (ساحره ی پورتوبلو)
.
… همه ی ما عادت کرده ایم کارها را «آن طور که باید» انجام دهیم. کسی دوست ندارد قدمهای غلط بردارد، به خصوص وقتی از این غلط آگاه باشد.
… یک بار که به محل دروازههای ادراک پی ببریم، باز کردن و بستن این درها بسیار آسان میشود، چرا که به رفتار غریب خود عادت میکنیم.
… کسی که بکوشد عشق را اسیر کند، باید که قطع کند سرچشمه ای را که عشق را تغذیه میکند، و با این کار آبی که میتواند به او برسد، راکد میماند و میگندد.
.. شما برای گرفتن پاسخهای قطعی اینجا نیستید؛ رسالت من برانگیختن پاسخها در خود شماست.
در گذشته، حاکمان و رعایا نزد سروشها میرفتند تا آینده را برایشان بگویند. اما آینده نیرنگ باز است، چرا که تصمیماتی آن را هدایت میکند که اکنون گرفته میشود.
همچنان به رکاب زدن بر دوچرخه تان ادامه بدهید، چرا که اگر توقف کنید، میافتید.
… کسی که باور کند شکست خورده، همواره شکست خواهد خورد. کسی که تصمیم بگیرد نمیتواند به گونه ای متفاوت عمل کند، روزمرگی نابودش خواهد کرد. کسی که تصمیم بگیرد جلوی تغییرات را بگیرد، غبار خواهد شد.
نفرین بر آنانی که حرکت نمیکنند و مانع حرکت دیگران میشوند!
… دیگر میدانم چه دری را باید باز کنم، هر چند در میان ورودیها و خروجیهای بسیار پنهان است…
از کتاب: «ساحره ی پورتوبلو»
نویسنده: پائولو کوئیلو
مترجم: آرش حجازی