یک فیلم کوتاه از تنیدن تار توسط عنکبوت که بسیار دیدنی و قابل تأمل و سکوتبرانگیز است رو دیدم که بسیار شگفت زدهام کرد.
شاید شما هم دوست داشته باشید ببینید:
(متاسفانه از منبع اصلی این فیلم خبر ندارم، یا مطمئن نیستم که منبع اصلی و فیلمبردار اصلی این فیلم باشه. اون رو در یکی از صفحات هنری در اینستاگرام دیدم: best_handmade_world@)
هیچوقت تنیدن تار توسط عنکبوت رو اینقدر از نزدیک و مشخص و دقیق ندیده بودم و برام باور نکردنی بود که او این کار رو اینقدر با حوصله و ظرافت و حرفهای انجام میده.
ببینید هر بار، چطور یک تار رو بر میداره و بر روی تار قبلی میاندازه.
تارِ عنکبوت، همیشه الهام بخش و مورد توجه پژوهشگران و دانشمندان زیادی بوده.
جایی میخوندم [البته توی سایتهای زیادی در وب فارسی کپی پیست شده]:
پژوهشهای زیادی انجام شده تا از تار عنکبوت برای ساخت تارهای مصنوعی الهام بگیرن،
تا این امکان به وجود بیاد که از اونها برای ساخت چیزهایی مثل ساخت کلاههای ایمنی دوچرخه تا کمک به التیام زخمها استفاده کرد.
و از شخصی به نام موهان سرینیواسارو که به تأمین بودجه آخرین پژوهشهای انجامشده در مقیاس نانو کمک کرده نقل میشه:
“نتایج گزارششده، یک سرنخ جالب از ترفندهای خارقالعادهای است که طبیعت در تولید مواد شگفتانگیز بهکار میگیرد.
ماخذ: سایت زومیت (که میتونید کل ترجمه مقاله رو اینجا بخونید)
منبع: یکی از مقالات ACS Macro
پی نوشت:
فکر میکنم در همین راستا – اگر علاقمند به این موضوع باشید، خواندن این مطلب از محمدرضای عزیز (و دیدن فیلم کوتاهی که در آنجا قرار داده) هم بسیار مفید و دوستداشتنی باشه:
و همچنین به یاد آوردن این نکته از او (از اینجا)
“تار عنکبوت، استحکام بالایی داره و ضعیف ترین تار عنکبوت با در نظر گرفتن قطرش، از قویترین فولادی که میشناسیم استحکام کششی بالاتری داره و به دلیل ساختار پیچیدهی پروتئینش، هنوز انسان نتونسته در آزمایشگاه به صورت سینتتیک تولیدش کنه.”
سلام خانم شهرزاد
داشتم کامنت شما را در متمم میخوندم و از لحن صمیمیو مهربان شما مثل همیشه لذت آموختن را به شکل مضاعفی تجربه میکردم که متوجه شدم دوهزارمین روزه که در متمم هستین، البته جزء شاگرد اولها و این افتخار کمینیست. خواستم این روز نمادین را بهتون تبریک بگم و بگم قدر شما ونوشتههای خوبتون را – چه در متمم و چه در روز نوشتهها وچه در این خانه مجازی زیبا -میدونیم.
سلام آقای احمد عزیز.
لطف دارین شما. خیلی ممنونم.
و بابت چنین تجربه ای، خوشحالم.
و ممنون بخاطر دقت تون. بله این ۲۰۰۰ روزه شدن همراهی ام با متمم عزیزم، برای خود من هم، خیلی دلچسب و دوست داشتنی و باارزش بود.
اتفاقاً دلم میخواست توی وبلاگم با یه نوشته ی کوتاه ثبتش کنم، که هنوز نرسیدم. 🙂