8 دیدگاه در “مدیریتِ زمان با Time & Bill”

1. شهرزاد جان من موفق نشدم این نرم افزار رو
   در گوگل پلی نصب کنم

   1. مریم جان.
      من هم همین مشکل رو داشتم، اما بعد از به کار بستن راهنمایی یکی از دوستان خوبمون به نام محمود فرمنش در این کامنت (زیر همین پست) – اینکه برای رفع این مشکل، cash گوگل پلی رو پاک کنیم و … – موفق شدم روی گوشیم نصبش کنم.
      تو هم امتحانش کن. 🙂

2. شهرزاد جان با اینکه ندیدمت ولی بهترینی. من در ۲۴ساعت همیشه وقت کم میارم یعنی اگر ذهنم مشغول بشه ناخوداگاه متوجه, میشم چندین ساعت در حال فکر کردن هستم.

3. همه مهربونیات رو جفت چشام ولی من و دوستای خوب دیگرت منتظر میمونیم و یادمون نمیره که قول دادی 🙂

4. سلام شهرزاد عزیز
   من هم جهت مدیریت زمان، نرم افزارهای را تست کردم اما هنوز به یک نرم افزار که راضیم کند نرسیده‌ام. این نرم افزار را هم نصب کردم اما هنوز استفاده نکردم. می‌خواستم بگم برای نصب نرم افزار از گوگل پلی، باید کش گوگل پلی را پاک کنی و از قندشکن جهت جستجو و نصب استفاده کنی.

   1. سلام آقای محمود فرمنش عزیز.
      خیلی ممنونم بابت راهنمایی خوب تون.
      همین کار رو انجام دادم. یعنی همونطور که فرمودید کش گوگل پلی رو پاک کردم و با قندشکن، از طریق لینک اپ در سایت، موفق شدم اپلیکیشن رو نصب کنم و به پروژه‌ها و تسک‌های تعریف شده ی خودم (در pc) در اپ موبایل هم دسترسی پیدا کردم.
      خیلی لطف کردین. باز هم ممنونم.
      امیدوارم این نرم افزار بتونه شما رو هم راضی کنه و براتون مورد استفاده باشه.

5. شهرزاد جان سلام! خوب شد این پست را گذاشتی خیلی وقت است دنبال بهانه میگردم که ازت بخوام یک مقدار به زبان ساده و روان و غیرخارجی برامون بگی که چه جوری این همه نظم و انضباط را با اون همه لطافت و سیالیت ترکیب میکنی؟ باور کن نمیخوام خون به دلت کنم که شاگرد اولی و … که البته هستی و حرف من هم به همان مربوط هست! منظورم اینست که کاملا جدای از حسادت و حیرت و این حرفها ازت میخوام یک بار بیایی و راجع به شیوه و سبک زندگیت حرف بزنی ببینیم چه جوری افسار موجود وحشی “زمان” توی دستهایت اینطور رام و آرام جا شده؟ چیکار میکنی شهرزاد؟ برامون بگو! خواهش میکنم جدای از معرفی نرم‌افزار، از مدل نگاه و ذهنت بگو! خواهش میکنم نگو خیلی گفته شده برید بخونید! تو بگو! اگر سوالم بیجاست یا به حریم خصوصیت مربوط میشود با خیال راحت حذفش کن! من هم با خیال ناراحت سعی میکنم روش بهتری برای پرسیدنش پیدا کنم. فقط این را بدان که این سوال را یک نجمه “به ستوه آمده از دست خودش” میپرسد و از سر کنجکاوی یا وقت گذرانی نیست پرسیدنش.

   1. نجمه جان.
      اولاً که لطف داری بابت نگاهت و نظرت نسبت به نظم و انضباط و لطافت و سیالیت. 🙂
      بعدش، دوست خوبم، اصلا نیازی نیست که بخوای از نبود حسادت و این حرفها برام بگی. چون با شناختی که از خودم دارم و به تجربه بهم ثابت شده، فکر میکنم میتونم بودن و نبودن این موضوع رو در آدمهای مختلفی که از دور یا نزدیک باهاشون در ارتباط هستم تا حد خوبی تشخیص بدم، بفهمم و حس کنم.
      نجمه. باور کن کار خیلی خاصی نمیکنم.
      من هم اهمال کاری‌های خودم رو دارم، تنبلی‌ها، بی حوصلگی‌ها، تلف کردن زمان‌ها، دلمشغولی‌ها و …
      ولی چیزی که هست سعی می‌کنم اینها قسمت کوچکی از زندگیم رو به خودشون اختصاص بدن.
      با اینحال خیلی وقتها هم از خودم ناراضیم و فکر میکنم هنوز هم اونطور که باید اهمیت و ارزش زمان رو درک نکردم.
      همین امروز هم که (روز تعطیل)، کلی برنامه برای انجام دادن برای خودم در نظر گرفته بودم، اما سرما خوردم و با بدن درد و سر درد و … کلا افتادم.
      الان هم به سختی نشستم پشت کامپیوتر و یه سری کارهام رو انجام بدم.
      این شد که مثلا از امروزم نتونستم اونطور که دلم میخواست استفاده مفید بکنم.
      در مورد سبک زندگی، ورزش ای که ترک نمیشه، تاثیر موهبتی به نام “متمم” در زندگیم، و کلاًٌ کارهایی که برای مدیریت زمان و فعالیتهام انجام میدم هم که بارها توی همین وبلاگم یا متمم به بهانه‌های مختلف، کلی حرف زدم.
      میدونی نجمه.
      دلم نمیخواد از کمال گرایی و کمال طلبی حرف بزنم، چون انقدر اینطرف و اونطرف این اصطلاح رو از آدمهای مختلف شنیدم که اصلاً حس خوبی برای استفاده کردن از این کلمه و این اصطلاح ندارم.
      اما به بیانِ دیگه، میخوام بگم که همیشه دلم میخواد اگه کاری رو – که شرطش تا حد امکان علاقه و اشتیاق به اون کار هست – قراره انجام بدم، سعی می‌کنم اون کار رو به بهترین و دقیق ترین نحو ممکن انجامش بدم و برای انجامش تمام ذهن و روح و قلب و جانم رو در اختیارش بذارم، همچنین سعی کنم از آموخته‌هام در کاری که انجام میدم تا حد امکان استفاده کنم (تا چقدر موفق باشم)، و اینکه از وقتی که خودم رو شناختم عاشق مطالعه و یادگیری و کشف دنیاهای جدیدتر بودم و هستم.
      و دیگه اینکه، از اینکه کاری رو ناقص یا نصفه نیمه یا فقط برای رفع تکلیف یا برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران انجام بدم بیزارم.
      ولی باز سعی می‌کنم در پاسخ به سوال تو دوست خوبم و دوستان خوب دیگری که این سوال و سوالهای مشابهی رو چه توی گردهمایی متمم و چه در وبلاگم (مثل یکی از دوستان به نام “مریم” عزیز که در مورد “نظم فکری” پرسیده بود)، مواردی که میتونه کمک کننده باشه رو سعی کنم به یاد بیارم، جمع بندی کنم و در یک پست مستقل منتشر کنم.

      در ضمن، چرا به خودت میگی: “نجمه “به ستوه آمده از دست خودش” “؟
      مسلماً تو که مسئولیت یک زندگی مشترک و خانواده ای رو داری، نسبت به من که مجردم و مسئولیت کمتر و وقت آزاد بیشتری دارم، مشغولیات بیشتر و وقت کمتری داری.
      البته من اگه توی شرایط تو هم باشم، باز هم از این کارهام و روتین زندگی الانم دست بر نمی‌دارم. 🙂
      تااازه. تو که با نوشتن اون کتابِ شعر هم کلی شگفتی آفریدی.
      وبلاگت رو هم که با نوشته‌های خوبت سر پا نگه داشتی. و میدونم که سعی می‌کنی از درسهای خوب متمم هم بهره ببری. دیگه چی می‌خوای؟ 🙂
      نگران نباش. می‌نویسم. ولی نمیدونم کِی …