بهانه‌ای برای نوشتن, دل نوشته

چه خوب می‌شود، تا موقعیت‌هایمان به خاطره تبدیل نشده‌اند از آنها لذت ببریم

گفت: “بچه‌ها، من احتمالاً تا یک ماه دیگه میرم. میرم کانادا. ویزام اومده و ممکنه اگر کارم درست بشه اونجا بمونم و …” *** این حرف‌ها را مربی ایروبیک‌مون گفت. حدود ۲۰ روز پیش. اگر قبلاً برخی حرف‌های من رو در برخی تمرین‌ها و مشارکت در بحث‌های متمم – وقتی به باشگاه و ایروبیک و… ادامه مطلب چه خوب می‌شود، تا موقعیت‌هایمان به خاطره تبدیل نشده‌اند از آنها لذت ببریم

بهانه‌ای برای نوشتن, کتاب و زندگی

پیرامون خود انگاره‌ی ما

یکی از فراوان نکات خواندنی و آموزنده‌ای که در کتاب هنر دستیابی (نوشته ی برنارد راث – که قبلا اولین بار محمدرضا عزیز در یکی از دیدگاه‌های خود در روزنوشته‌ها آن را معرفی کرده بود) خواندم و به نظر من، ارزش توقف کردن و فکر کردن را داشت، جایی بود که برنارد راث در مورد… ادامه مطلب پیرامون خود انگاره‌ی ما

برای فکر کردن, بهانه‌ای برای نوشتن, دل نوشته

گاهی بدون ترس، طناب را باید رها کرد

دیروز اتفاق عجیب و جالبی در رابطه با همین وبلاگ – یعنی یک روز جدید – برایم افتاد. و من را یاد داستان قشنگ و آموزنده‌ای درباره رها کردن طناب بدون ترس انداخت که ممکن است خیلی از شما هم آن را شنیده باشید – و محمدرضای عزیز هم در گذشته در مطلبی با عنوان… ادامه مطلب گاهی بدون ترس، طناب را باید رها کرد

بهانه‌ای برای نوشتن

آغاز به کار فروشگاه هنرهای دستی برای هنرمندان خانگی

همانطور که در این دیدگاهم (+) در متمم عزیزمان در درس اهمیت وقفه و خوابیدن روی یک مسئله در توضیح تجربه‌ای در ارتباط با نکات مطرح شده در این درس و تمرین آن بیان کرده بودم؛ بعد از اینکه با نصب پوسته‌ی جدیدی در مداد رنگی، که به سلیقه‌ی خودم امکانات خوب و دوست داشتنی… ادامه مطلب آغاز به کار فروشگاه هنرهای دستی برای هنرمندان خانگی

بهانه‌ای برای نوشتن, درباره یک كتاب

هزار خورشید تابان | کتابی که از خواندنش بسیار لذت بردم

لیلا به او [پدرش] نزدیک‌تر شد و سرش را روی سینه‌ی او گذاشت. به نظر می‌رسید بابا کمی‌جا خورده است. بر عکس مامان، او به ندرت محبت خود را بروز می‌داد. بوسه‌ای روی موهای لیلا زد و به طرز ناشیانه‌ای او را در بغل گرفت. برای لحظاتی در همین حال باقی ماندند و درّه‌ی بامیان… ادامه مطلب هزار خورشید تابان | کتابی که از خواندنش بسیار لذت بردم

آموخته ها, برای فکر کردن, بهانه‌ای برای نوشتن

نتیجه‌ای که از دو مورد متناقض در کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها و چند نکته دیگر گرفتم

وقتی حرف‌های خوبِ مارک منسون در کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها – کتابی که خیلی دوستش داشتم و آن را بسیار مفید یافتم – را می‌خواندم، متوجه دو مورد متناقض در میان اشاره‌هایی که او در دو جای متفاوت در تایید صحبت‌هایش داشت شدم. (در ادامه برای‌تان می‌گویم که از کدام دو مورد برای‌تان… ادامه مطلب نتیجه‌ای که از دو مورد متناقض در کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها و چند نکته دیگر گرفتم

بهانه‌ای برای نوشتن, کتاب و زندگی

دغدغه‌های ما و ارزش‌های شخصی ما | اشاره‌ای‌ به کتاب هنر ظریف بی‌خیالی

اگر کتاب «هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها» (با ترجمه میلاد بشیری) یا هنر ظریف بی خیالی را خوانده باشید – بعید می‌دانم از خواندن این کتاب لذت نبرده باشید. البته من به میانه‌ی این کتاب رسیده‌ام و هنوز تمامش نکردم. چون مطالعه‌اش به تعطیلات نوروز خورد و در خواندنش وقفه ایجاد شد. اما تا اینجا… ادامه مطلب دغدغه‌های ما و ارزش‌های شخصی ما | اشاره‌ای‌ به کتاب هنر ظریف بی‌خیالی

برای فکر کردن, بهانه‌ای برای نوشتن

آیا جهان‌بینی ما، گاهی بیش از حد دراماتیک نیست؟

به جهان بینی بیش از حد دراماتیک فکر می‌کردم، توی چند روز گذشته، که اتفاقات تلخ مربوط به سیل در روزهای سبز آغازین فصل بهار و در این ایام زیبای عید نوروز در کشورمان و برای برخی از مردم عزیزمان پیش آمد (و می‌دانیم که می‌توانست به این تلخی پیش نیاید) و خاطر همه‌ی ما… ادامه مطلب آیا جهان‌بینی ما، گاهی بیش از حد دراماتیک نیست؟

برای فکر کردن, بهانه‌ای برای نوشتن

ارزیابی در پایان سال و هدفگذاری برای سال آینده، با طرح چند سوال خیلی ساده

ارزیابی و هدفگذاری پایان سال، سال جدید، و کلمات و عباراتی اینچنین؛ کلمات و مفاهیمی‌هستند که هر سال، به خصوص با رسیدن یک سال به پایانش، در سرِ ما می‌چرخند و ما را کم یا زیاد به فکر کردن در مورد خودمان وا می‌دارند. نمی‌خواهم اینبار در این باره قلم‌فرسایی کنم. قبلاً در مورد پایان… ادامه مطلب ارزیابی در پایان سال و هدفگذاری برای سال آینده، با طرح چند سوال خیلی ساده

بهانه‌ای برای نوشتن

سه آهنگ و آواز، از سه خواننده‌ی دوست‌داشتنی

می‌خواستم اگر موافق و علاقمند باشید، خودمان را در این دنیای شلوغ واژه‌ها و کلمات که از هر سو احاطه‌مان کرده‌اند، کمی‌گم کنیم و در این گمگشتگیِ خودخواسته و شیرین‌مان، گوش به سه آهنگ و آواز، از سه خواننده‌ دوست داشتنی بسپریم. اولین موسیقی را از داریوش، خواننده‌ی دوست داشتنی‌مان، که بعید میدانم به این… ادامه مطلب سه آهنگ و آواز، از سه خواننده‌ی دوست‌داشتنی