بهانه‌ای برای نوشتن

حس‌های مشترک، تجربه‌های متفاوت

پیش نوشت: این نوشته‌ی من، احتمالا یک نوشته‌ی طولانی خواهد بود و اصل حرف من، تازه از میانه‌ی متن شروع خواهد شد. از اینکه وقت باارزشتون رو با این نوشته می‌گیرم عذر میخوام. *** تجربه‌ی تلخ اخیر محمدرضای عزیز: پاییز | یک عاشقانه کوتاه که همه‌ی ما رو به شدت تحت تاثیر قرار داد و… ادامه مطلب حس‌های مشترک، تجربه‌های متفاوت

الهام بخش, دوست داشتنیها, کتاب و زندگی

تجربه‌های درونیِ ما از زبان یک نویسنده – اشاره به کتاب مشاهده و ادراکِ آلن دو باتن

حتما برای شما هم مثل من بارها و بارها پیش آمده که برخی تجربه‌های درونی‌تان را در قالب کلمات از زبان یک نویسنده بخوانید. و با خودتان بگویید: وای! این دقیقاْ ‌همین چیزیه که من تجربه کردم یا تجربه می‌کنم! می‌خواهم یک نمونه دیگر از این دست تجربه‌ها را برایتان بنویسم که من را شگفت‌زده… ادامه مطلب تجربه‌های درونیِ ما از زبان یک نویسنده – اشاره به کتاب مشاهده و ادراکِ آلن دو باتن

بهانه‌ای برای نوشتن

هدیه‌ای کوچک تقدیم به روح بزرگ استاد شجریان

اگر می‌شد صدا را دید/ چه گل‌هایی/ چه گل‌هایی/ که از باغِ صدای تو به هر آواز می‌شد چید اگر می‌شد صدا را دید ~ استاد محمدرضا شفیعی کدکنی   دوست داشتم این کلیپ با تصنیف زیبای مرغ سحر، و صدای بی‌همتای محمدرضا شجریان و چند تصویر از او را، (که خودم تدوین کرده‌ام؛ و… ادامه مطلب هدیه‌ای کوچک تقدیم به روح بزرگ استاد شجریان

شعر و ادب

جهان در صدای تو آبی است – شعری از اسماعیل خویی برای استاد شجریان

این چند روز با انتشار اطلاعیه‌های بیمارستان جم از وضعیت نه چندان خوشایندِ بیماری استاد محمدرضا شجریان عزیز، دوباره صحبت‌ها و پست‌ها و استوری‌های زیبای گوناگون از ایشان در شبکه‌های اجتماعی ترند شده و همه برای این هنرمند عزیزمان آرزوی سلامتی می‌کنند. دیروز مادرم حرف قشنگی زد. گقت: میدونی چرا شجریان – جدا از هنرش… ادامه مطلب جهان در صدای تو آبی است – شعری از اسماعیل خویی برای استاد شجریان

الهام بخش, برای فکر کردن, بهانه‌ای برای نوشتن

در ستایشِ زندگی در لحظه

تنها لحظه اکنون است که واقعیت دارد، باقی یا خاطره است یا خیال! – اوشو – یکی از موضوعات موردعلاقه‌ی همیشگی من در طول زندگی، مهارت یافتن یا هنرمند شدن و هنرمند بودن در زندگی در لحظه بوده و هست. و البته این روزها بیش از همیشه به یکی از مهمترین دغدغه‌هایم تبدیل شده است.… ادامه مطلب در ستایشِ زندگی در لحظه

دوست داشتنیها

بعضی آدمها، حالِ دنیا رو بهتر میکنن

    منبع عکسها: روزنوشته‌های محمدرضا شعبانعلی پی نوشت: «کوکی» اسم گربه‌ی ناز محمدرضا شعبانعلی هست که روند رشدش رو توی این فیلم کوتاه میبینین. و داستان زندگیش رو هم می‌تونین از اینجا – توی روزنوشته‌های محمدرضا – بخونین: لحظه نگار – کوکی +۱۰

دل نوشته

دنیا با این ماسک‌ها…

روزی سهراب گفت: “کاش این مردم دانه‌های دلشان پیدا بود.” و ما امروز، به لبخندی هم قانعیم. چقدر این روزها دنیا با این ماسک‌ها قشنگ نیست، و من با خودم فکر میکنم: کاش این مردم، لبخندهاشان پیدا بود. پایم را از خانه بیرون می‌گذارم و حس میکنم دوباره همان خواب آشفته‌ای را می‌بینم که گویی… ادامه مطلب دنیا با این ماسک‌ها…

دل نوشته

شبکه اجتماعی، بسیار اجتماعی

شبکه اجتماعی، بسیار اجتماعی! این عنوان را از عنوان کتاب  «انسانی، بسیار انسانی» نیچه الهام گرفتم. چیزی که توی ذهنمه و میخوام بنویسمش اینه که: نمیدونم شما هم توی سالهای اخیر این موضوع رو تجربه کردین یا نه؟ اول بذارین برگردیم به سالهای قبل. سالهای قبل که فقط با کامپیوتر و لپ‌تاپ میتونستی به اینترنت… ادامه مطلب شبکه اجتماعی، بسیار اجتماعی

برای فکر کردن, دل نوشته

یاد گرفتم که قبل از هر تصمیمی، به دردهای احتمالی پیامدش فکر کنم

دو تا از دندونهای عقلم بعد از اینکه چند سال پیش، دکتر دندانپزشک عزیز و دوست‌داشتنی‌ام اونها رو برام ترمیم کرده بود، متاسفانه بعد از چند سال قسمتی از هر کدوم شکست و من هم تنبلی کردم و زودتر نرفتم و وقتی رفتم به دکترم نشون دادم گفت دیگه نمیشه کاریشون کرد و ناچاری هر… ادامه مطلب یاد گرفتم که قبل از هر تصمیمی، به دردهای احتمالی پیامدش فکر کنم

دوست داشتنیها

دوست‌داشتنی‌ترین اتفاق این ماه‌هایم – داستان زندگی این کبوترها

بدون شک، دوست‌داشتنی‌ترین اتفاق زندگی من در ماه‌های اخیر، شاهدبودنِ از نزدیک و بی‌واسطه‌ی داستان شگفت‌انگیز زندگی این کبوترها بود. داستانی که تقریبا یک ماه طول کشید، و هر روز  و هر وقت که شانس دیدن این داستان را داشتم، یک شگفتی جدید برایم به همراه داشت. از زمانی که کبوترِ مادر، در این آشیانِ… ادامه مطلب دوست‌داشتنی‌ترین اتفاق این ماه‌هایم – داستان زندگی این کبوترها